چکیده:
تبدیل داستان کوتاه و رمان به درام یکی از راه کارهای مهم افزایش ظرفیت های درام است که می تواند امکان ارتباط گسترده میان این دو حوزه ادبیات را به نفع درام فراهم سازد. اقتباس هم واره در فرهنگ های مختلف انجام میگیرد و البته ویژگی ها و ظرفیت هایی از ادبیات داستانی را در اختیار ادبیات دراماتیک قرار می دهد. بنابراین اقتباس در حوزه درام می تواند پتانسیل و ظرفیت های آن را ارتقا بخشد. به همین سبب و به واسطه اهمیت اقتباس این تحقیق مسئله اقتباس دراماتیک از ادبیات داستانی را مورد ارزیابی و تحلیل قرار می دهد. این تحقیق در پی پاسخ دادن به این پرسش است که در مسیر اقتباس چه مولفه هایی بیش تر می توانند از ساختار داستان به ساختار درام تبدیل شوند؟ و این که هر یک از دو مسئله «انتقال » و «دگرگونی » با چه کیفیتی و چگونه در اقتباس اهمیت پیدا میکنند؟ براین اساس پس از بررسی ساختار ادبیات داستانی و ادبیات دراماتیک ، عناصر و مولفه های مشترک و متفاوت این دو ساختار مورد تحلیل قرار گرفته و از این طریق برخی مسایل اقتباس دراماتیک از ادبیات داستانی ارزیابی می شوند. در مورد اهمیت تحقیق بایستی به اقتباس های متعدد صورت گرفته از رمان به درام اشاره کرد. پس این پژوهش ، تحلیلی کاربردی در اختیار درام نویسان قرار میگیرد و برخی ضعف ها و کاستی های احتمالی فراروی فرایند اقتباس بررسی می شود.مبنای نظری تحقیق مبتنی بر ساختارشناسی ادبیات داستانی و درام است . در این پژوهش از متون کتابخانه ای بهره برده شده است . منابع موجود در شناسایی و ارزیابی علمی و نظری ساختار درام و داستان مورد توجه قرار گرفته اند. سپس به برخی منابع که به اقتباس از داستان پرداخته اند ارجاع داده شده است . در مجموع با نگاه به عناصر مشترک در مورد ساختار داستان ، ساختار درام و نیز مشترکاتی که در مورد هنرهای دیگر وجود دارد سعی براین بوده تا راه کارهای اقتباس در جهت بیان مسئله موردنظر در این تحقیق مورد توجه قرار گیرد. بنابراین تحقیق حاضر به کمک روش تحلیلی و توصیفی در پی بررسی و ارزیابی اشتراک های روایی داستان و درام و زمینه ها و کاربردهی شناخت آن است .
خلاصه ماشینی:
"درام ممکن است که فاقد نشانه های ادبی ساختاری هم چون زمان فعل و زاویه دید در روایت باشد، اما در عوض مثلا در صحنه هایی از آن که به واسطه میزانسن و دیگر مولفه های اجرا شکل گرفته اند و با یکدیگر ارتباط یافته اند، شیوه های زیرکانه و خاصی به کار می رود و از این طریق دست کم مرحله کشف ساختار در درام پدید میآید.
این مراحل می توانند در جریان کوتاه کردن رمان برای نوشتن یک درام اقتباسی بسیار مفید باشند: «مراحل تلخیص : ۱ـ مشخص کردن هدف تلخیص ۲ـ مشخص کردن پیام داستان ۳ـ تعیین موضوع و شخصیت های اصلی داستان ۴ـ تعیین روی دادها و فرازهای اصلی داستان ۵ـ پیوند فرازها ۶ـ پیراستن حواشی داستان ۷ـ بیان نتیجه و پایان داستان ۸ـ مطالعه و پیرایش نهایی ۹ـ پاک نویس متن تلخیص شده » (یغما، ۱۳۶۱:۱۹) اما سه مسئله مهم دیگر در تبدیل داستان و درام توجه به ۱-ضرورت حرکت ۲- ضرورت حس و حال و فضا و ۳-ضرورت مکان است .
در رمان «قسمت هایی وجود دارد که در آن ها واقعه ای رخ می دهد که یک روی داد ساده نیست ، بلکه حادثه و عمل مهمی است که در تعیین سرنوشت داستان و قهرمانان آن می تواند تاثیرات منفی و یا مثبت به جا گذارد، این قسمت ها همان لحظه های گیرای دراماتیک هستند که باید آن ها را جست وجو کرد و در جهت راندن داستان به سوی اهداف و مقاصد خود به بهترین وجهی از آن ها استفاده نمود."