چکیده:
پژوهش حاضر سعی برآن دارد تا با توجه به هم زمانی روی داد نگارش نمایش نامه های میرزا فتح علی آخوندزاده (۱۸۷۸- ۱۸۱۲) در نیمه نخست سده نوزدهم میلادی در منطقه قفقاز و آغازین تلاش های واقع گرایان روسیه که متاثر از آرای ویساریون بلینسکی (۱۸۱۱ - ۱۸۴۱) در برابر جریان " هنر برای هنر"۱ و نحله "اسلاوگرایان روس " قد برافراشته بودند، تاثیرات با و بلا واسطه این جریان فکری را در آثار آخوندزاده مورد ره گیری و شناسایی قرار دهد. مستندات این پژوهش با تکیه بر آرای بلینسکی و دیگر منتقدان واقع گرای روس و از میان رساله "مکتوبات " آخوندزاده و نیز نمایش نامه های او که به کوشش محمدجعفر قراچه داغی از زبان ترکی آذری به زبان پارسی بازگردانده شده اند، مورد گزینش و ارزیابی قرار گرفته اند. ساختار این مقاله با بررسی تاثیرات آرای تجددگرایان روس در سده نوزدهم بر اندیشه های ترقی خواهانه آخوندزاده میآغازد و پس از واکاوی اهم آرای این نگره پردازان ، تلاش دارد تا در فرایندی برهم نهادی (تطبیقی )، نگره آخوندزاده را که در آثار نمایشی و غیرنمایشی او بازتابیده است ، با در نظر داشتن هم زمانی و هم مکانی نسبی روی دادها، امکانات اثرپذیری وی را از جریان ادبی مزبور مورد بازخوانی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"آشنایی میرزا فتح علی آخوندزاده با مقوله درام مشخصا در سال های پایانی وهله اول آغاز، و به شکلی تام و تمام درگرماگرم ظهور نگره های ریالیسم انتقادی که در تقارن زمانی با دوران آستروفسکی قرار دارد، دربردارنده نخستین کوشش های انسانی شرقی است ، که با عنایت به دیدار اجراهای کمدی های مولیر و دیگر نمایش نامه نویسان سده هفدهم فرانسه در تماشاخانه های روسی منطقه قفقاز (۱۸۳۸) و نیز نمایش نامه های روسی و فرانسوی در تماشاخانه روسی تفلیس (۱۸۴۵)، سعی برآن داشته است تا آغازگر راهی باشد که بتوان بواسطه کاربست آن ، رسالت اجتماعی روشن فکران را جامه عمل پوشاند.
آن چه از رهگذر بازخوانش جستار حاضر و با توجه به نگره های منتقدان واقع گرا به دست میآید، موید آن است که شباهت های انکارناپذیر میان آرای بلینسکی ، چرنیشفسکی ، دابرولیوبوف و مجموعه آثار انتقادی آخوندزاده از یک سو و تشابهات بی بدیل میان سبک نگارشی و مضامین مورد انتخاب نمایش نامه های آستروفسکی و آثار نمایشی آخوندزاده (تمثیلات ) از دیگرسو، براین مهم تاکید می ورزد که آن چه با آن مواجه گشته ایم ، مساعی مکتوب اندیشه ورزانی است که "ادبیات عصر خویش را مجموعه متونی می دانستند برای مواعظ سودبخش ۵۰ و یا آن را در مقام نقشه ای از برای زندگی معاصر می دیدند که تنها حسن آن دقت و سهولت استعمال بود" (میرسکی ، ۱۳۵۴ : ۳۱۵)."