چکیده:
در طول یکصد و پنجاه سال اخیر، در نتیجة ترجمه های بسیار زی ادی کـه از زبـانهـای دیگر، به ویژه انگلیسی ، به زبان فارسی شده است ، برخی از هنجارهای زبانی تغییر کردهانـد یا دست کم دستخوش تغییر شدهاند. سبک اسمی یکی از مهم ترین ویژگی های نحوی زبـان است که مانند هر ویژگی نحوی دیگر ممکن است ازطریق ترجمه بـه زبـان مقـصد انتقـال یابد؛ درحالی که به نظر می رسد در زبان فارسی ، سبک غالب ، سـبک فعلـی اسـت . هـدف از انجام تحقیق حاضر، یافتن پاسخ برای این سؤال است که با توجه به شیوة لفظ گرایی که در غالب ترجمه ها دیده می شود، آیا احتمال گرایش بـه سـبک اسـمی در متـون ترجمـه شـدة توضیحی وجود دارد. نتایج تحقیق نشان داد که در متون تألیفی و ترجمه های نویسندگان و مترجمان توانا، گرایش به سبک فعلی می باشد و فراوانی جملات اسمی بـسیار کـم اسـت ؛ ولی در ترجمه های مترجمان تازهکار، فراوانی جملات اسمی بیشتر است . همچنین ، در ایـن تحقیق ، تعدادی از جملات اسمی را که در ترجمه های مترجمان تازهکار وجود داشت ، بـه - صورت فعلی نوشتیم و از ١٣٠ نفر از دانشجویان خواسـتیم کـه تـا آن صـورتی را کـه بـه نظرشان فارسی تر و واضح تر می آید، انتخاب نمایند. نتیجة این بررسی نیز نشان داد که این افراد جملات فعلی را بر جملات اسمی ترجیح می دهند.
خلاصه ماشینی:
"بحث درمورد ایـن فراینـد و دو سـبک اسـمی و فعلـی ، بـه رشـتة مطالعات ترجمه نزی مرتبط است و از منظرهای مختلـف مـی تـوان بـه آن پرداخـت ؛ امـا بـا توجـه بـه نوپابودن این رشته در ایران، تحقیق چندانی دراین باره انجام نشده است و با توجـه بـه اینکـه دو سـبک اسمی و فعلی ، از مهم ترین سبکهای مطرحشده در زبان انگلیسی هستند، دربارة ایـن موضـوع بحـث - های زیادی در مقالات و کتابها شده است ؛ ولی بااینکه درعمل ، در زبان فارسی از ایـن دو سـبک در متون مختلف استفاده می شود، به نظر می رسد که تاکنون دراین بـاره بحـث چنـدانی نـشده و پژوهـشی انجام نگرفته است .
لازم است ذکـر شـود که با توجه به تحقیقاتی که محققان دیگر انجام دادهاند و در بخـش پیـشینة تحقیـق بـه آنهـا اشاره شد، می دانیم که تمایل به اسمی نویسی در نوشته های غربیان بسیار زیاد است (نیـسبت ، ٢٠٠٣؛ تاردیف ، ١٩٩٦) و همچنین ، می دانیم که این شیوة نگارش در متـون توضـیحی بـسیار مرسوم است (بایبر، ١٩٨٨)؛ درنتیجه ، به طورکلی ، این فرض را بدیهی قلمداد می کنیم کـه هـر دو گروه از مترجمان، اعم از سرشناس و غیرسرشناس، با متون علمی که بسیاری از جمـلات آن ها به صورت اسمی نوشته شدهاند، سر و کار داشته اند؛ اما به نظر می رسد که معیار مترجمان توانا برای به کارگیری جملات اسمی ، نقش کلامی آنها بوده است و برای مترجمان تازهکـار، صرف وجود آن عبارات در متن اصلی عامل به کارگیری آن جملات شده اسـت ."