چکیده:
تحقیق حاضر به دنبال تاثیر شفافیت شرکتی بر سیاست متهورانه مالیاتی آنها میباشد. بدین منظور 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دورۀ زمانی 1387 تا 1392 مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای محاسبه میزان شفافیت از مدل مبتنی بر شاخص" استاندارد اند پورز " استفاده شده است. این شاخص شفافیت را در سه حوزه عملکرد، مالکان و مدیران مورد بررسی قرار می دهد. در بررسی آماری از مدل رگرسیون لجستیک ساده و چند گانه استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشان می دهد که مدل آماری قادر به تشخیص سیاست متهورانه مالیاتی می باشد. شفافیت در حوزه عملکرد شرکتها رابطه ای معنادار با سیاستهای مالیاتی شرکتها ندارد، ولی شفافیت مالی و شفافیت در بخش نوع و میزان مالکیت، رابطه ای مثبت و معنادار با خط مشی های مالیاتی شرکتها دارند. همچنین متغیر نوع اظهار نظر حسابرس، تفاوت مالیات ابرازی با تشخیصی و اندازه شرکتها رابطه ای معنادار با سیاستهای مالیاتی شرکتها دارند.
خلاصه ماشینی:
"از طرف دیگر گزارشگری مالی جسورانه به عنوان مدیریت سود شناخته می شود که می تواند در محدودة استانداردهای پذیرفته حسابداری مبادرت به هموارسازی سود نماید در این پژوهش متغیر شفافیت شرکتی در قالب مدل استاندارد اند پورز تعریف و اندازه گیری شده و با عملکرد شرکت در حوزه مالیاتی به استناد گزارش های مالی مورد تایید حسابرس مورد بررسی قرار گرفته اند.
متغیرهای کنترلی با توجه به مطالعه سایر پژوهش های داخلی و خارجی متغیرهای زیر می تواند بر سیاست های مالیاتی شرکتها موثر باشند لذا این متغیرها نیز وارد مدل گردیدند: وضعیت مالیاتی شرکت : عبارت است از تفاوت ریالی بین مالیات ابرازی (اظهار نامه ) و مالیات تشخیصی (برگ تشخیص مالیاتی ) است که در یادداشت های ترازنامه افشا می شود.
٤- نتایج پژوهش نتایج به تفکیک فرضیه ها آورده شده است : فرض اول شرکت هایی که رتبه شفافیت عملکردی بالاتری دارند، سیاست های متهورانه مالیاتی پائین تری دارند.
04 ٥- نتیجه گیری و پیشنهادات نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول نشان می دهد که متغیر شفافیت عملکردی نتوانسته است اثری بر سیاستهای متهورانه مالیاتی داشته باشد به عبارت دیگر الگوی معنی داری بین متغیر شفافیت و سیاست متهورانه مالیاتی وجود ندارد پس فقط با توجه به این متغیر نمی توان سیاست متهورانه مالیاتی را پیش بینی نمود.
نتایج فرضیه دوم نشان دهنده آن است که بین متغیر شفافیت ساختار مالکیت و حقوق مالکـان و سیاست متهورانه مالیاتی رابطه معنی دار و معکوس می باشد."