چکیده:
خانم امینا ودود در این مقاله مدعی است که، قرآنرا کانون اصلی کار خود قرار دادهام و منظورم از این کار، تعیین کردن اصولی بنیادی در اسلام میباشد؛ به نحوی که بتوانم نتایج غیرمنتظرهای از آن اصول استنتاج و آنرا در مورد زنان کاربردی کنم. وی از مسلمانان در برداشت از قرآن به شدت انتقاد کرده و گفته است، آنان که خود را نگهبانان اسلام معرفی میکنند، انحصارگرا هستند و خود را در معانی لفظی و انعطافناپذیر منحصر کرده و به فاهمه تنگ خود اکتفا میکنند درحالیکه به نظر ایشان باید در قرآن به دنبال معانی انعطافپذیر و جهان شمول و سازگار با عدالت به مفهوم برابری در تمام حقوق و فرصتها گشت و در این مسیر از روح قرآن بهره جست. همانطور که عمربن خطاب چنین میکرد و نیز باید از معانی سلبی قرآن بیشتر استفاده کرد. وی در بخش دیگر از مقالهاش، از جامعه کنونی آمریکا به شدت تمجید کرده و ضمن عادلانه خواندن نظام آمریکای جدید، حملات تندی بر علیه فرهنگ مسلمانان پس از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم کرده و آنرا یک جانبه، ناعادلانه و مردسالارانه توصیف کرده است.
خلاصه ماشینی:
"اگر چه حکومتها و جوامع اسلامی به استثنای معصومان علیهمالسلام مصون از بیعدالتی نبودهاند، لکن مسأله این است که، رفتار مسلمانان ملاک احکام و معارف اسلامی نیست؛ ولی در عین حال بسیاری از تفاوتهای حقوقی که مسلمانان بین زن و مرد قائل هستند، ریشه در قرآن و سنت دارد و خانم ودود با آنکه به استواری مبانی اسلام بر دو پایه قرآن و سنت تصریح کرده است، چگونه میتواند ادعای خود در باب عدالت یعنی برابری مطلق زن و مرد در همه حقوق و شئون را از قرآن و سنت اثبات نماید؟ وی مدعی است: «برابری کامل بخشی از مقاصد قرآن بوده است».
2. از دیگر اشتباهات ایشان این است که، اگر چه فیالجمله سنت را نیز پایه مبانی اسلام دانسته و البته آن هم فقط در پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم منحصر ساخته و اهل بیت علیهمالسلام را نادیده گرفته است، لکن عملا خود را در استدلال به قرآن منحصر ساخته است و بدون آنکه به آیه خاصی استناد کند، مرتب برابری خواهی قرآنرا شعار میدهد و البته به آیه خلافت (آیه 30 از سوره بقره) اشاره کرده و آنرا دال بر خلافت همه انسانها از طرف خدا دانسته است."