چکیده:
مقاله پیش رو بـا اسـتفاده از داده هـای حاصـل از پیمـایش نمونـه ای و اجـرای «پرسشـنامه ساخت یافته » در میان سالمندان ٦٠ ساله و بالاتر شهر شیراز در سال ١٣٩٠ بـه بررسـی مقایسـه ای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت زنان و مردان سالمند و تبیین تفـاوت هـای جنسـیتی بـر اسـاس مشخصه های اجتماعی و جمعیتی می پردازد. نتایج تحلیل های دو متغیره بیانگر تفاوت معنادار بـین مردان و زنان سالمند در چهار بعد از شش بعد سبک زندگی ارتقادهندة سـلامت اسـت ؛ زنـان در ابعادی نظیر مسوولیت سلامت و روابط بین فردی و در مقابل مردان در ابعاد مـدیریت اسـترس و فعالیت جسمانی نمرة بالاتری را کسب کردند. در دو بعد تغذیه و رشد روحی تفـاوت معنـاداری بین دو جنس مشاهده نشد؛ علاوه بر این ، وضعیت سلامت خودادراک و خودکارآمـدی سـلامت زنان در سطح پایینتری در مقایسه با مردان بوده است . نتایج تحلیل چندمتغیره با استفاده از آزمـون تحلیل طبقه بندی چندگانه نشان داد که بعد از کنترل متغیرهای اقتصادی و اجتماعی (تحصـیلات ، اشتغال ، و درآمد) جنسیت به طور محسوس و معناداری سبک زندگی ارتقای سلامت را تحت تاثیر قرار می دهد و زنان میانگین نمرة بالاتری را در شاخص سبک زندگی ارتقـای سـلامت خواهنـد داشت . به طور خلاصه ، نتایج مطالعه نشان داد جدای از ابعاد زیست شـناختی متفـاوت زن و مـرد، شرایط اجتماعی نابرابر، رفتارهای سلامت متفاوتی را برای زنان و مردان به همراه دارد.
خلاصه ماشینی:
"بـا ایـن حـال ، در برخی مطالعات (قاسمی ، ربانی، ربـانی و علیـزاده ،١٣٨٧؛ ریـاحی ، ١٣٨٧) بـا اینکـه گـروه هدفشـان سالمندان نبوده ؛ اما به بررسی تأثیر جنسیت در کنار سایر متغیرهای اقتصـادی و اجتمـاعی بـر سـبک زندگی سلامت محور پرداخته اند؛ برای مثال ، ریاحی (١٣٨٧) در بررسی تفاوت های جنسیتی در دانش و باورهای مرتبط با سلامتی و اثرات آن بر رفتار مرتبط با سلامتی در بین دانشجویان ایرانی (دانشـگاه مازندران ) و دانشجویان هندی (در دانشگاه پنجاب )، به این نتیجه رسید که زنان دانشجو در مقایسه بـا همتایان مرد باورهای بهداشتی مثبت تری داشتند و از آگاهی بیشتری در زمینۀ اهمیت برخی از رفتارها برای حفظ و ارتقای سلامتیشان برخوردار بودند.
در مرحلـۀ (٢) بـا درنظـر- گرفتن تأثیر خودکارآمدی سلامتی تفاوت ها کمتر و نمـرة مـردان و زنـان در سـبک زنـدگی ارتقـای سلامت به همدیگر نزدیک شده است ، با ورود متغیرهای دیگـر؛ نظیـر وضـعیت سـلامتی ، ترتیبـات زندگی ، سن و وضعیت تأهل ، به ترتیب در مراحل ٣ تا ٦، همچنان تأثیر جنسـیت بـر سـبک زنـدگی ارتقای سلامت غیرمعنادار است ، با این تفاوت که بعد از کنتـرل ایـن متغیرهـا، میـانگین نمـرة سـبک زندگی ارتقای سلامت زنان اندکی بیشتر از میانگین نمرة مردان می شود، هرچند این تفاوت به لحـاظ آماری معنادار نبوده است ؛ اما با ورود متغیرهای اقتصـادی و اجتمـاعی ؛ نظیـر تحصـیلات ، وضـعیت شغلی و درآمد به معادله از مرحلۀ (٧) به بعد تأثیر جنسیت بر سبک زندگی ارتقای سـلامت معنـادار می شود و زنان به طور معناداری میانگین بالاتری در نمرة ارتقای سـلامت نسـبت بـه مـردان خواهنـد داشت ."