چکیده:
این مقاله به بررسی اجمالی زندگی ستهیه سای بابا و مهمترین آموزههای او، تبیین و شباهتها و تفاوتهای آن با ادیان و مکاتب معنوی هند، بهویژه مکتب هندویی ادویته ودهنته (Advaita Vedanta) و آموزههای عرفا و بزرگان سلف او مانند سای بابای شریدی میپردازد. به نظر میرسد بیشتر آموزههای وی ریشه در مکاتب باستانی هندی و تعالیم شخصیتهای مشهور پیش از خودش دارد، که سای بابا آنها را در قالبی امروزی بیان کرده است. با نقد و بررسی آموزهها و دعاوی مهم وی، یعنی اینکه تجسد خداوند است و اعمال فوق بشری انجام میدهد، این نتیجه حاصل میشود که هیچیک از تعالیم وی از منظر خداشناختی، جهانشناختی و نجاتشناختی، با تعالیم الهی سنخیتی ندارد. همچنین اعمال به ظاهر جادویی وی نیز، اولا، در بسیاری از موارد ثابت شده که چیزی جز تردستی نیست و ثانیا، حتی اگر واقعیت نیز میداشت داعیه خدا بودن وی را ثابت نمیکرد.
This paper provides a brief account of Sri Sathya Sai Baba's religious life and his most important teachings، his movement and its similarities and differences with other Indian denominations and schools، in particular، the Hindu school of Advaita Vedanta and the teachings of its mystics and leaders' like Say Baba Sharidi. It seems that most of his teachings have their roots in in Indian ancient schools and the doctrines of well-known figures before him. However they are presented by Sai Baba in a more modern fashion. Studying his important teachings and his claim that he is the reincarnation of Sai Baba of Shirdi and has supernatural powers، it is concluded that none of his teachings correspond with divine teachings from the view point of theology، cosmology and soteriology. Furthermore، his apparently magical actions have been proved to be nothing more than but legerdemain، and even if they were real، they couldn't prove his claim to divinity.
خلاصه ماشینی:
"در این میان، جنبش معنوی سای بابا، یکی از مهمترین و مشهورترین مکاتب معنوی نوپدید آن دیار بهشمار میآید که توسط فردی ملقب به ستهیه سای بابا(Sathya Sāi Bābā) بنیان نهاده شده است؛ فردی که بیشتر به دلیل انجام کارهای خارقالعاده و جادویی شهرت یافته است.
ظاهر کردن خاکستر مقدس از دستان و تصاویر سای بابا، از این جهت دارای اهمیت است که او این کار جادویی را بهعنوان مؤید ادعای خود در مورد اینکه او تناسخ شریدی سای بابا و خدای شیوه و همسرش شکتی است، انجام میداد؛ چراکه شریدی سای بابا، که وی خود را تناسخ او معرفی میکرد، نیز چنین کار خارقالعادهای انجام میداده است.
همچنین بسیاری از پژوهشگران برای اثبات بیاساس بودن شعبدهبازیهای سای بابا، پس از فراگیری ترفندهای او، خود به انجام کارهایی مانند او، از قبیل ظاهر کردن خاکستر با چرخاندن دست در هوا و خارج کردن شیوه لینگام از دهان پرداختهاند تا حقیقت را برای کسانی که به خاطر این شعبدهبازیها به سلک مریدان سای بابا درآمدهاند، روشن نمایند (http://www.
از دیگر ویژگیهایی که کارهای جادویی سای بابا را از معجزه الهی متمایز میکند، این است که فاعل معجزه، عمل خارقالعادهاش را به خداوند نسبت میدهد (جرجانی، 1325، ج 8، ص 223؛ حلی، 1373، ص 377)، ولی همانطور که بیان شد، سای بابا با این ادعا که خودش خدای متجسد است، تمام این اعمال را به خودش نسبت میدهد، نه به خدای یگانه (Cush, Denise and…, 2010, p.
نقد و بررسی خداشناسی سای بابا در خداشناسی سای بابا، دو عقیده بیشتر از همه مورد تأکید است: نخست، وحدت وجود پانتهایستی، بهمعنی همهخدایی، و دیگری، پذیرش امکان متجسد شدن خداوند در قالب انسان (اوتاره) و ادعای خدایی بر اساس همین عقیده."