چکیده:
تحلیل ارزش معرفت شناختی «اطمینان» یکی از کاربردی ترین مباحث در معرفت شناسی است. حل این مسئله متوقف بر نسبت سنجی میان «اطمینان» و سایر مراتب معرفت است. این مقاله در پی ارائه نگرشی نوین درباره اعتبار «اطمینان» بوده، در دو بخش کلی سامان یافته است. در بخش نخست با مراجعه به آثار حکما، متکلمان و اصولیین به مقایسه اطمینان، علم و ظن پرداخته و ملحق بودن «اطمینان» به «علم عادی» تبیین شده است و در بخش دوم، دیدگاه های مختلف درباره ملاک اعتبار اطمینان ارزیابی، و روشن شده است که «اطمینان» مانند ظن نیست که فاقد اعتبار و محتاج ادله اعتباردهنده باشد؛ بلکه خود همچون «علم عادی» اعتبار دارد. روش تحقیق در این مقاله اسنادی ـ تحلیلی است.
خلاصه ماشینی:
"علامه طباطبائی نیز در توضیح آیه مزبور اظهار میدارد که علم در این آیه منحصر به یقین مصطلح نیست و اطمینان عرفی را نیز شامل میشود (طباطبائی، 1417ق، ج 13، ص 92ـ94)؛ شاهد دوم: مبنای معاش و نظام زندگی عرفی انسانها بر مبنای عمل به ظنونی چون خبر واحد و ظهورات است؛ لکن هنگام نزول آیات نکوهشکننده پیروی از ظن، هیچگاه به ذهن اصحاب و شاگردان معصومان علیهمالسلام خطور نکرده که این آیات، پیروی از ظن بهمعنای اعتقاد راجح را نفی میکنند؛ زیرا اگر این سیره خلاف آیات قرآن میبود، قطعا هنگام نزول این آیات از معصومان علیهمالسلام سؤال میپرسیدند (حسینزاده، 1387، ص 159)؛ شاهد سوم: روایات متعدد گویای این مطلب است که مقصود از علم، یقین منطقی نیست: «هرکس بدون علم و هدایت الهی فتوا دهد، ملائکه وی را لعن میکنند» (حرعاملی، 1409ق، ج 27، ص 20).
ضرورت استمرار حیات فردی و اجتماعی علامه طباطبائی معتقد است هرچند مبنای عقلا در زندگی روزمره بر آن است که تا حد ممکن به واقع، معرفت علمی پیدا کنند، لکن ادراکاتی را که احتمال نقیض آن ناچیز باشد نیز ادراک علمی محسوب میکنند؛ زیرا اگر معرفت فقط به مواردی که احتمال خلاف آن صفر باشد منحصر شود، نظام فردی و اجتماعی مختل میشود؛ زیرا تا انسان ضرورت تبعیت از اطمینان را اعتبار نکند، نمیتواند فعل اختیاری صورت دهد (طباطبائی، بیتا، ص 186)."