چکیده:
فردوسی در دیباچه شاهنامه ، صادقانه و صمیمانه ، ابومنصور محمدبن عبدالرزاق ؛ حاکم طـوس را که پیش از او زیسته ، ستوده است . نگارنده بر آن است که دو عامل فرهنگی و سیاسی، سبب ستایش ابومنصور از سوی فردوسی شده است . در بعد فرهنگی، ابومنصور گردآورندة شـاهنامه منثور بوده که در پدیداری شاهنامه فردوسی، عاملی بنیادین اسـت . از سـوی دیگـر فردوسـی، ابومنصور را پهلوان ، دهقان نژاد و سپهبد گفته که با توجه به این صفات ، میتوان او را از نـژاد اشکانیان دانست ؛ چنان که در مقدمه شاهنامه ابومنصوری نیز نژاد او به پسر گودرز گشواد کـه از پارت ها بوده اند و با خاندان رستم در پیوند، نسبت داده شده است . در شاهنامه ، زال از سوی بهمن اسفندیار «دهقان » خوانده میشود کـه ایـن نکتـه بازگوینـدة پیونـد فردوسـی دهقـان بـا ٩ ابومنصور و خاندان زال است که همگی آرمان های ملـوک الطـوایفی (=hyikadag-xwada) داشته اند؛ به این معنی که به عـدم تمرکـز قـدرت وتسـامح و تسـاهل در دیـن معتقـد بودنـد؛ بنابراین ، از آنجا که ابومنصور در پی زنده گردانیدن این رسوم ملوک الطوایفی پدرانش بوده ، از سوی فردوسی دهقان نژاد که همچون ابومنصور با شیوة متمرکزانه در قدرت حکومت هـای – غزنویان و خلیفگان عباسی- عصر خویش و سختگیریهای مذهبی آنان در ستیز بوده ، ستایش شده است ؛ از این روی میتوان بر آن بود که دو عامل فرهنگی و سیاسی، این ستایش ها را رقم زده است .
خلاصه ماشینی:
"در شاهنامه ، زال از سوی بهمن اسفندیار «دهقان » خوانده میشود کـه ایـن نکتـه بازگوینـدة پیونـد فردوسـی دهقـان بـا ٩ ابومنصور و خاندان زال است که همگی آرمان های ملـوک الطـوایفی (=hyikadag-xwada) داشته اند؛ به این معنی که به عـدم تمرکـز قـدرت وتسـامح و تسـاهل در دیـن معتقـد بودنـد؛ بنابراین ، از آنجا که ابومنصور در پی زنده گردانیدن این رسوم ملوک الطوایفی پدرانش بوده ، از سوی فردوسی دهقان نژاد که همچون ابومنصور با شیوة متمرکزانه در قدرت حکومت هـای – غزنویان و خلیفگان عباسی- عصر خویش و سختگیریهای مذهبی آنان در ستیز بوده ، ستایش شده است ؛ از این روی میتوان بر آن بود که دو عامل فرهنگی و سیاسی، این ستایش ها را رقم زده است ."