چکیده:
از مطالعه زندگی معروف ترین ایزدان گیاهی در روایات اساطیری ملل مختلف (دوموزی. تموز، آتیس ، آدونیس ، دیونیزوس ، ازیریس ، بعل ، پرسفون ، بالدر) و نمودهای حماسی. انسانی آنها (رام ، حضرت عیسی(ع ) و سیاوش ) هجده ویژگی و بن مایه مشترک به دست میآید که آنها را میتوان الگوی سرگذشت خدایان نباتی ١ نامید. این موارد عبارت است از: ١. نقش و حضور زن ٢. رابطه مادر- همسری. خواهر- همسری بانوان با خدایان نباتی ٣. شهریاری و نژادگی ٤. پرورش نزد دیگران ٥. تهمت و فتنه انگیزی علیه ایزدان گیاهی ٦. ارتباط با درخت . گیاه ٧. اهمیت و تقدس درخت مرتبط با آنها ٨. ارتباط با آب ٩. ارتباط با باده ١٠. نقش مار ١١. ٩ داشتن رزم افزار یا وسیله ویژه ١٢. پیش آگاهی از مرگ ١٣. نقش نزدیکان در خیانت و آسیب رسانی به آنها ١٤. مجازات عاملان کشته شدن ایزدان گیاهی ١٥. کین خواهی خون خدایان نباتی ١٦. آیینهای سوگواری ١٧. سوگواری طبیعت ١٨. زندگی دوباره و رستاخیز. این مضامین که غالب آنها در سرگذشت همه یا بعضی از یازده ایزد گیاهی یاد شده و تجلیات بشری آنها تکرار میشود در زندگی و روایات اسفندیار در شاهنامه و دیگر منابع رسمی و عامیانه . نقالی نیز هست . بر این اساس و با توجه به چهار قرینه دیگر (معنای نام اسفندیار، احتمال پرستش او، پیوند نژادی وی با آدونیس و ارتباطش با آیینهای بهاری و باروری طبیعت ) احتمال داده شده که شاید اسفندیار نیز در سرشت اساطیری و باستانی خود یکی از ایزدان گیاهی بوده که در ساختار داستانهای حماسی ایران به ویژه روایات دینی (زرتشتی) شخصیت اصلی او دچار تغییر و فراموشی شده است .
خلاصه ماشینی:
"تهمت و فتنه انگیزی علیه ایزدان گیاهی در سرگذشت چند تن از خدایان نباتی و نمودهای آنها بداندیشانی هستند که بر ضد ایشان فتنه انگیزی و سخن چینی میکنند و دشواریهایی برای آنها به وجود میآورند؛ برای نمونه لوکی ایزد بدسرشتی است که راز زخم ناپذیری بالدر را به نیرنگ از مادر او میپرسد و سپس تیری از درخت سوگند ناخورده ١١ میسازد و به خدایی نابینا به نام هودر میدهد تا آن را به سوی بالدر بیندازد و با این شرارت موجب کشته شدن بالدر میشود (رک: روزنبرگ ، ١٣٧٩، ج ١: ص ١٧٥ تا ١٩٥).
مشابه اسفندیار با سرگذشت یازده ایزد گیاهی یا ٣٦ نمودهای انسانی آنها و چهار قرینۀ دیگر، نگارنده حدس میزند که شاید اسفندیار نیز در سرشت اساطیری و باستانی خویش یکی از خدایان نباتی بوده است که با شکل گیری و پرداخت شخصیت پهلوانی و دینی (زرتشتی) او در روایات حماسی ایران ٣٦ و بنابر قاعدة تطورات اسطوره در حماسه ، وجه بغانۀ هویت نخستینش بتدریج کم رنگ ٣٦ و فراموش شده اما همچون اشخاص ، بنمایه ها و سنتهای دیگر نشانه های پیدا و پنهان ذات ایزدین وی در اخبار متعددش در متون رسمی و عامیانه ."