خلاصه ماشینی:
"نمونه راقصیدهء معروف منوچهری در مدح عنصری با عنوان«لغز شمع»با مطلع زیر آغاز میشود ای نهاده بر میان فرق،جان خویشتن جسم ما زنده به جان و جان تو زنده به تن یا از رشید وطواط در لغز انگشتری چیست آن شکل آسمان کردار آفتاب اندرو گرفته قرار نعمت و محنت است از آثارش آسمان را چنین بود آثار گه خورد زینهار بر اعداء گاه احباب را دهد زنهار ناظم کارهاست بیتدبیر کاشف رازهاست بیگفتار(23) صاحب«المعجم»،لغز و معما و چیستان را در یک فصل آورده و میتوان چنین برداشت کرد که لغز و چیستان مقدمه و زمینهای برای معما و معمیات بوده که ابتدا از سؤال و جوابهای ساده،قلب و تصحیف و باشگونه نمودن کلمات شروع شده و بتدریج شاعران در این فن هنرنمایی کردند تا اینکه در اوایل قرن ششم مورد توجه عدهء زیادی از گویندگان و سرایندگان شعر قرار گرفت و کتابهایی مستقل در این زمینه تألیف گردید و حتی اصول و قوانین معما در این گونه کتابها شرح داده شد.
در این دوره،تا زمان بازگشت ادبی،ماده تاریخ و معما سرایی بندرت و فقط به صورت ثبت تاریخ وقایع و حوادث گوناگون آنهم به دو صورت سادهء عددی و با حساب ابجدی رواج داشت که تاریخ بناها،کاخها،ایوانها، اسختمانها،سال وفات یا تولد شاعران و پادشان و یا هر موضوع جالب توجه را ثبت و ضبط کردهاند،این موضوع به همین صورت تا زمان قاجار و دورهء مشروطیت ادامه دارد و به علت توجه شاعران به ساده گویی و استقبال از شعرای دورههای اول،به طور کلی معما و معما سرایی فراموش میشود و آنچه باقی مانده همان تاریخ ثبت و ضبط وقایع است: مثلا در تاریخ جلوس محمد علی شاه قاجار،ادیب الممالک فراهانی در قطعهای طنز آمیز آورد: بس که بدبخت بود اهل هنر همه بستند از پناهش رخسار گشت سال جلوس او به سریال بی کم و کاست«ای شه بدبخت» (24) که جملهء«ای شه بدبخت»به حساب ابجد برابر است با(1324) و از زیباترین تاریخ گویان در این دوره میر صادق ناطق اصفهانی را میتوان نام برد(ف 30 هـ."