چکیده:
مساله شر یکی از مهم ترین مسائل فلسفی است که به شکل های مختلف مطرح می شود و به آموزه های دینی نقد وارد می کند. آگوستین و ابن سینا برای فائق آمدن بر این مساله از راه حل عدمی بودن شرور استفاده کرده اند. اما آیا این را حل می تواند تمامی مصادیق شرور را شامل شود؟ ابن سینا با طرح نظریه عدمی بودن شرور، درصدد حل مساله در برخی از مصادیق شرور است و برای حل مشکل شرور وجودی ، از راه حل نظام احسن استفاده می کند. نظریه آگوستین به دلیل این که همه شرور را عدمی می داند و در عین حال همه آن ها را به «گناه » ارجاع می دهد، غیرواقع بینانه و دارای تعارض درونی است . به نظر می رسد نظریه ابن سینا در حل مساله شرور به جهت به کارگیری راه حل های مختلف از توفیق بیشتری برخوردار است .
خلاصه ماشینی:
"اما آیا این را حل می تواند تمامی مصادیق شرور را شامل شود؟ ابن سینا با طرح نظریه عدمی بودن شرور، درصدد حل مسأله در برخی از مصادیق شرور است و برای حل مشکل شرور وجودی ، از راه حل نظام احسن استفاده می کند.
پس از منظر این دو فیلسوف شرور وجودی چگونه قابل توجیه خواهند بود؟ آیا آن ها با توجه به این که قائل به عدمی بودن شرور هستند، قادر به تبیین شرور وجودی خواهند بود؟ بعلاوه آیا اشکال هایی که به آگوستین در مورد عدمی بودن شرور وارد است به ابن سینا نیز وارد می شود؟ به طور کلی کدامیک از این دو پاسخ ترجیح دارد و از اشکالات کمتری برخوردار است ؟ لذا ضمن بیان و بررسی نظریه آگوستین و ابن سینا در باب شرور، در بررسی تحلیلی نشان خواهیم داد نظریه ابن سینا در این وادی از توفیق بیشتری برخوردار است و اشکالات و تعارضاتی که نظریه آگوستین با آن مواجه است در نظریه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1-affirmation of justice of god 2-Augustine 3-the best possible world ٤ـ برای اطلاع بیشتر بنگرید به : سلطان القرایی ، خلیل و حسین آتشی و زهرا علمی «بررسی و مقایسه شر از دیدگاه آگوستین و ابن سینا» شماره نهم مجله پژوهش های فلسفی (پاییز و زمستان ١٣٩٠) ابن سینا دیده نمی شود.
بنابراین به نظر می رسد اندیشه آگوستین به دلیل نگاه تکبعدی به مسأله ، با مشکل مواجه می شود و از تبیین تمام شرور عاجز می ماند، ولی ابن سینا به جهت به کارگیری راه حل های مختلف ، در این وادی ، از توفیق بیشتری برخوردار است ."