چکیده:
کتاب «نفثه المصدور» یکی از نمونه‌های عالی نثر فنی و منشیانه قرن هفتم است. نویسنده این اثر با تسلط کامل و بهره‌جویی از انواع صنایع لفظی و معنوی، هنر خود را در سخن‌آرایی آشکار ساخته است. یکی از آرایه‌هایی که زیدری بسیار از آن بهره برده، ایهام است. ایهام در این اثر بیش‌تر در حیطه یک واژه به کار رفته است تا در حوزه یک جمله یا عبارت؛ و به دلیل تناسب شگرفی که بین واژه‌های متن جلوه‌گر است، ایهام تناسب از صنایع بارز این نثر منشیانه محسوب می‌شود. در این جستار علاوه بر ایهام و ایهام تناسب، به ایهام تضاد و تبادر که زیر مجموعه ایهام تناسب است، پرداخته شده است. ایهام تام و استخدام نیز از مواردی است که مورد بحث قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
کلمۀ قلب به معني دل است که با شکستگي آن سامان امور گسسته مي شود و موهم است به قلب لشکر که با صفوف تناسبي ايجاد مي کند؛ ولي در اين جا نيز نمي توان ايهام تناسب گرفت زيرا هر دو معناي واژه در عبارت به يک اندازه جلوه گر شده است و نويسنده در ترکيب صفوف قلب ، به صورت استعارة مکنيه ، قلب خود را به لشکري تشبيه کرده است و از لوازم لشکر، (صف ) را در کلام ظاهر کرده است .
«ثغور» جمع «ثغر» و در اين عبارت به معني دربندها و سرحدها است که ايهامي دارد به دندان هاي پيشين ؛ البته زيدري در سطر هفتم از صفحۀ ٢٥ نيز با کلمۀ «ثغر» ايهام تناسبي ترسيم کرده است که در بخش ايهام تناسب به آن پرداخته مي - شود.
در صورتي که تصحيح متن به شکل «به چنگ وقت جنگ بتاختي »صحيح باشد، در واژة «چنگ » ايهام به کار رفته است و چنگ به معني پنجه و به معني آلت موسيقي هر دو در متن حضور دارد و مي توان عبارت را اين گونه معنا کرد: با چنگ و دندان و نهايت خشم و ولع مي جنگيدندکه موهم است به آنکه با ميل و طرب به جنگ مي رفتند؛ البته اين معنا را به ذهن متبادر مي کند که هنگام جنگ و نزاع نواختن ساز و آواز و خوش گذراني را کنار مي گذاشتند و به چنگ «آلت موسيقي » مي تاختند.
از جمله مواردي که يزدگردي اشاره اي به ايهام تناسب موجود در آن نکرده است اين عبارت است ؛ «حضيض »٥ به معني پستي زمين در کوه که موهم است به اصطلاح نجومي و در معني دوم تناسبي با واژة افلاک و اوج ايجاد کرده است .