چکیده:
هدف از نگارش این مقاله بررسی مواد استعاره، ساختار استعاره، ویژگی و شگردهای استعارهسازی به عنوان مهمترین عنصر خیال در دیوان ناصرخسرو است . اعضای بدن انسان، طبقه های مختلف مردم، طبیعت ، دنیا و آسمان مهمترین عناصری هستند که ناصرخسرو به عنوان مواد استعاره در دیوان خود از آنها بهره برده است . ناصرخسرو بیشتر برای توضیح و تبیین اندیشه های مختلف خود به عناصرخیال از جمله استعاره توجه داشته و برای این منظور نیز از استعاره مصرحه مطلقه که فهم آن آسانتر است ، بیش از دیگر انواع استعاره استفاده کرده است . ناصرخسرو برای استعارهسازی معمولا نخست تشبیهی می آورد و در بیت - های بعد با حذف مشبه یا مشبه به آن تشبیه را به استعاره تبدیل می کند؛ شیوة 27 دیگر، این است که ابتدا در بیتی دربارة موضوعی ، شخصی ، شی ء یا گروهی مطلبی می گوید و سپس در بیت بعد، استعارهای در رابطه با آن موضوع می آورد؛ از استعاره- هایی که در دیوان ناصرخسرو آمده است ، استعارههایی است که در چیستان به کار رفته اند و با توصیفاتی که ناصرخسرو در مورد آن چیستان می دهد، یافتن مستعارله آسان است
خلاصه ماشینی:
ناصرخسرو برای استعارهسازی معمولا نخست تشبیهی می آورد و در بیت - های بعد با حذف مشبه یا مشبه به آن تشبیه را به استعاره تبدیل می کند؛ شیوة 27 دیگر، این است که ابتدا در بیتی دربارة موضوعی ، شخصی ، شی ء یا گروهی مطلبی می گوید و سپس در بیت بعد، استعارهای در رابطه با آن موضوع می آورد؛ از استعاره- هایی که در دیوان ناصرخسرو آمده است ، استعارههایی است که در چیستان به کار رفته اند و با توصیفاتی که ناصرخسرو در مورد آن چیستان می دهد، یافتن مستعارله آسان است .
در این شیوه نیز گاهی شاعر کلماتی را به صورت رمزی به کار می برد که عمدتا جزء مفاهیم رمزی و سمبولیک مذهبی هستند و بعضا برای تأویل آنها می توان از آثار منثور شاعر کمک گرفت ؛ مثلا در ابیات زیر: در باغ شریعت پیمبر کس نیست جز آل او دهاقین تین و زیتون ببین در این باغ و آن شهر امین و طور سینین در باغ شو و کنار پر کن از دانه و میوه و ریاحین (51) واژه های «تین »، «زیتون »، «دانه »، «میوه » و «ریاحین » در معنای رمزی به کار رفته اند و ناصرخسرو در کتاب وجه دین در تأویل برخی از آنها می نویسد: «پس گویم که به تین مر سابق را می خواهد که به کلمة باری پیوسته است بی هیچ میانجی ...
برای این منظور عنوان های آسمان و فلک ، جهان و دنیا، طبیعت ، اعضای بدن انسان و طبقات مختلف جامعه از نظر استعاره ای ، در دیوان ناصرخسرو بررسی و تحلیل شده است .
طبیعت و عناصر مختلف آن نیز به عنوان مواد استعاره در دیوان او به کار رفته و هم به توصیف این عناصر پرداخته و هم در جهت تبیین دیگر اندیشه های خود از آنها بهره برده است .