چکیده:
علیرغم اهمیت روششناسی شهید صدر در پیشبرد اقتصاد اسلامی، مطالعات چندانی در زمینه تبیین ماهیت و جوهره آن صورت نگرفته است. این مقاله، با روش تحلیلی به تبیین منطق استدلال در این روش میپردازد. بنا به فرضیه مقاله، شهید صدر به دنبال استفاده از منطق متفاوتی برای استدلال بود. این منطق، با منطق سنتی فقهای سلف متفاوت است. این منطق مبنای معرفی روش کشف و تفکیک میان مکتب و علم اقتصاد قرار گرفته است. یافتههای مقاله نشان میدهد که رویکرد ایشان شباهت بسیاری به روششناسی کانت در به کارگیری قیاسهای استعلایی برای تحقق شرایط امکان تجربه و وحدت سیستمی علم دارد. در این زمینه، شهید صدر مکتب اقتصاد اسلامی را بهعنوان وحدت سیستمی، مجموعهای از گزارهها و بهعنوان شرط امکان علم اقتصاد اسلامی بازسازی میکند. در این بازسازی، ایشان مجموعه احکام فقهی را بهعنوان داده به کار میگیرد تا با مفروض گرفتن صدق این دادهها در یک روش بازگشتی به نام «قیاس استعلایی»، به اصول و قواعد مکتبی برسد؛ اصول و قواعدی که اقتصاد اسلامی در چارچوب آن امکانپذیر میشود.
Despite the importance of martyr Sadr’s methodology for developing Islamic economics، there has been a paucity of research on the nature and essence of it.
Using an analytical method، this paper explains the logic of reasoning in his methodology. According to the hypothesis of the paper، martyr Sadr sought to use a different logic for reasoning. This logic is different from the logic of traditional jurists' predecessors. This logic has been the basis for introducing the method of discovery and separation between Islamic Doctorine and Islamic economics. The research results show that Sadr’s approach is very similar to Kant's methodology in using transcendental syllogisms for meeting the conditions for the possibility of experience and the systemic unification of science. In this regard، martyr Sadr reconstructs the school of Islamic economics as a unified system، a set of propositions and as a condition for the possibility of Islamic economics. In this reconstruction، he applies a combination of jurisprudential decrees as data so that through hypothesizing the veracity of these data in a recursive method called "transcendental syllogism"، he can reach ideological principles and tenets in whose framework Islamic economics is possible.
خلاصه ماشینی:
"بهعبارت دیگر، از نظر معرفتشناختی، سوژه (فاعل شناخت) در صدور احکام برای شناخت جهان، باید دو نوع اصول را مورد توجه قرار دهد: اولا، اصولی که در برقراری ارتباط بین مفاهیم باید رعایت کرد (مثل اصل این همانی، عدم تناقض وطرد شق ثالث)، مبنای منطق صوری است.
این توان قیاس استعلایی در استخراج مقولات از احکام، بهویژه در نتیجهگیری نهایی در روش شناسیشهید صدر، حائز اهمیت است؛ چرا که نشان میدهد در یک قیاس استعلایی، میتوان از امر «داده شده» و موجود، مثل احکام منطق (یا در مورد شهید صدر احکام فقهی در اقتصاد)، به اصول و قواعدی (اصول و قواعد مکتب اقتصادی اسلام در مورد شهید صدر) رسید که چنین احکامی را ممکن ساختهاند.
رویکرد شهید صدر در روش «کشف» نیز به همین استدلال شباهت دارد؛ یعنی خواهیم دید که ایشان احکام اسلامی، اعم از حقوقی و مالی را، که به روشهای سنتی در فقه و از طریق فهم کتاب و سنت استخراج شده است، «داده شده» و صادق فرض کرده، سعی میکند با پرسش از شرایط امکان آنها، از این احکام به مبانی مکتبی یعنی اصول و قواعد در اقتصاد اسلامی برسند.
البته شهید صدر، به سطح سوم در روششناسی کانتی نیز، که وحدت سیستمی کل علم را از طریق قواعد تنظیمگر بیان میکند، اشاره کرده، میگوید: برای رسیدن به قواعد اساسی مکتب اقتصادی، نباید احکام را بهطور جداگانه و بدون در نظر گرفتن رابطه آنها با یکدیگر مطالعه کرد..."