چکیده:
مطالعات شناخت شناسی به عنوان علم مستقل چندان قدمتی ندارد. اما به خاطر اهمیت فوق العاده و کاربرد آن در بیشتر رشته ها، همواره از اولویت های پژوهشی به شمار میرود. این مطالعات با توجه به نوع و موضوع مطالعه (ماهیت علم یا متعلق آن ) به دو شاخه ی شناخت شناسی عام و شناخت شناسی خاص تقسیم میگردد. البته پژوهش در این زمینه بدون در نظر گرفتن منابع وحی و صاحبان آن ، قطعا پژوهشی ابتر خواهد بود. از میان این منابع نهج البلاغه و صاحب آن امام علی(ع ) بعد از قـرآن کریم و رسول اکرم (ص ) بالاترین جایگاه را در این زمینه دارد. لذا در این مقاله سعی شده است ؛ براساس شناخت شناسی خاص ، علـم علوی در نهـج البلاغه مـورد بررسی قرار گیرد. نتیجه این پـژوهش که بر اساس روش توصیفی- تحلیلـی بر مبنـای تعقلی- منطقـی انجـام گرفت ؛ نشان میدهد که علم علوی دارای هشت ویژگی عمده است : وحیگرایی، شهودگرایی، حقیـقت گرایی ، باطـن گرایی، وحـدت گـرایی، فـزون گـرایی، شمول گرایی و خاص گرایی .
خلاصه ماشینی:
"اما درعلم حضوری سخن از ماهیت و مفاهیم نیست بلکه از سنخ وجود است و خود شی ء (بدون هیچ واسطه ای ) نزد ما حاضر است (قراملکی ، ١٣٨٩: ٣)؛ (جوادی آملی، ١٣٨٧: ج ١٣، ٤٥) شناخت حضوری محدودیت های روش علمیکه عبارتند از: «١) قابل تردید بودن اعتبار استقراء، ٢) مشکل بودن تعمیم نتیجه از موارد آزموده به موارد ناآزموده ، ٣) محدودیت ذهنی و زبانی حتی در صورت تعمیم و ٤) خطای در تصور، تصدیق و تطبیق را ندارد(راسل ، ١٣٥١: ٦٥)؛ (قراملکی، ١٣٨٩: ٤) و از این میان ، برترین نوع علم حضوری، آن وحی ای است که بر پیامبران (ع ) نازل میشودکه غالبا با واسطه ی ملک است .
علومی است که خداوند به پیامبرش تعلیم داده (علم غیب وحی شده ) و او به من آموخته است ، پیامبر(ص ) برای من دعا کرد که خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینه ام جای دهد و اعضاء و جوارح بدن من از آن پر گردد(خطبه ١٢٨) ابن ابیالحدید در شرح این خطبه حدود پانزده روایت در اثبات معرفت امام علی(ع ) به امور غیبی آورده است (ابن ابیالحدید، ١٤٠٤، ج ٢؛ ٢٨٧-٢٨٨) هم چنین وی در شرح خطبه ی ٥٩ نهج البلاغه میگوید: «بیشک هیچ انسانی بدون امداد الهی قادر به درک چنین اموری قبل از وقوعش نیست و هر جا چنین امری یافت شود معجزه ی الهی خواهد بود."