چکیده:
در گذشته نه چندان دور،سرعت تغییرات در زندگی و مدیریتها کند و ساده بوده است.این روند ادامه داشت تا اینکه مشکلات و مسائل مربوط به مدیریت پیش روی مدیران و سازمانها قرار گرفت.مسائلی نظیر چگونگی کنترل هزینهها،بررسی چرایی تولید محصولات با کیفیت پایین،چگونگی حضور در بازارها و شکست در مقابل رقبای کاری.اما یکی از مسائلی که بسیاری از متخصصان علم مدیریت نظریههای متنوعی درباره آن ارائه دادهاند،مسأله توجه به منابع انسانی در سازمان از تمام ابعاد میباشد.علیرغم اهمیت فزاینده سرمایههای انسانی در بقا و موفقیت شسازمانها،اندازهگیری میزان سرمایهگذاری سازمان ها روی منابع انسانی در بهترین شکل خود مانند آموزش حین خدمت،ناهماهنگ بوده است.البته امروز معیارهای دقیق و وسیع تری ایجاد شده،بطوریکه حتی برای اندازهگیری مورا غیر ملموس مانند اندازهگیری میزان وفاداری کارکنان سازمان نیز اصول پذیرفتهشدهای وجود دارد. واقعیت این است که در جهان امروز آنچه بیش از همه دارای اهمیت است نیروی انسانی است.سرمایهگذاری روی منابع انسانی به ندرت در ترازنامه مالی یک سازمان منظور میشود و اغلب از آن به عنوان هزینه و نه به عنوان سرمایهگذاری یاد می کنند؛در نتیجه اطلاعات زیادی مورد اثربخشی وجود ندارد.معمولا ارزیابی کمی از آموزشها کار زیاد مشکلی نیست بلکه ارزیابی کیفی و به تعبیری تعیین اثربخشی آموزش کار دشواری است که اگر بتوان این فرایند را عملی ساخت آموزشها به ایجاد مهارتهای مورد نیاز کارکنان و سازمانها منجر خواهد شد.به این اساس و با توجه به اهمیت اندازهگیری اثربخشی آموزشها در این مقاله سعی بر آن است که مفهوم اثربخشی،دلایل تعیین اثربخشی و ضرورت آن در آموزشهای سازمان، شاخصهای اثربخشی و مدلهای ارزشیابی در اندازهگیری اثربخشی دورههای آموزشی تبیین گردد.
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس،با توجه به مفهوم کارایی آموزشی،میتوان به این سؤال پاسخ داد که چگونه میتوان برای میزان معینی از ویژگیهای عوامل درون داد نظام آموزشی، نتایج بیشتر یا بهتری از نظام آموزشی بدست آورد؟از طرف دیگر،به کمک مفهوم اثربخشی ،به این سؤال پاسخ داده میشود مه تا چه اندازه برون داد نظام آموزشی از مطلوبیت مورد نظر برخوردار است؟ پیتر دراکر اثربخشی آموزشی را انجام دادن کار درست تعریف کرده است.
5-ایجاد ابداعات در محیط کار به تدوین سیاستهای جدید تفاوت اصلی اثربخشی با کارایی در این است که اثربخشی فراهم آوردن رضایت انسان و میزان انطباق نتایج مورد نظر را بررسی میکند؛ ولی کارایی به بهرهبرداری صحیح از منابع برای دستیابی به نتایج اختصاص دارد منجر خواهد شد و سیاستهای جدید به نوبهی خود،نیازهای آموزشی خصی را بوجود خواهد آورد؛به همین دلیل محیطهای آموزشی صنایع به جد باید مورد توجه قرار گیرد.
در صورتی که میانگین نمرات هر دوره بالاتر از حد متوسط(50)بود،دوره اثربخش ارزیابی میشود و اگر کمتر از 50 بود،اقدامات اصلاحی زیر صورت میگیرد: (بهتصویرصفحهمراجعهشود)تجدید نظر در اهداف آموزشی (بهتصویرصفحهمراجعهشود)بازبینی محتوای آموزشی (بهتصویرصفحهمراجعهشود)بررسی روش و چگونگی مراحل اجرایی برنامه (بهتصویرصفحهمراجعهشود)روش ارزیابی دانش و مهارتها (بهتصویرصفحهمراجعهشود)تجدید نظر در تعیین نیاز آموزشی (بهتصویرصفحهمراجعهشود)بررسی نحوه انتخاب برای برنامه آموزشی (بهتصویرصفحهمراجعهشود)توجه به مسائل انگیزشی (بهتصویرصفحهمراجعهشود) شکل 3- مدل چهار سطحی کرک پاتریک مدل ارزشیابی 4 مرحلهای پاتریک: کرک پاتریک چنین معتقد است که در روشهای ارزشیابی دورههای آموزشی باید به چهار سطح از معیار،یعنی "واکنش"،"یادگیری"،"رفتار شرکتکنندگان"و نیز به"نتایج"آموزش توجه شود برای روشن شدن نظریات این محقق لازم است در مورد هر یک از عوامل مورد نظر توضیح داده شود: ارزشیابیهای واکنشی:منظور همان واکنشی است که شرکت کنندگان در یک برنامه آموزشی در مورد آن برنامه از خود نشان میدهند."