چکیده:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثر تمرین جسمانی و تصویرسازی ذهنی تصادفی و قالبی
بر عملکرد و یادگیری تکلیف ردیابی بر روی 108 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب
9 گروه 12 نفری، میانگین سنی نمونه#$#و میانگین نمره قابلیت تصویرسازی
ذهنی#$#انجام شد.گروههای نه گانه به انجام تمرین جسمانی و تصویرسازی ذهنی به دو
شیوه تصادفی و قالبی به مدت 10 جلسه پرداختند.نتایج این تحقیق نشان داد که این
عملکرد گروههای تصویرسازی ذهنی قالبی و تصادفی با گروههای تمرین جسمانی تصادفی و
قالبی در مرحله فراگیری تفاوت معنیداری وجود دارد، طوری که گروههای تمرین جسمانی
عملکرد بهتری داشتند.ولی تفاوت بین گروههای جسمانی و گروههای تلفیقی معنیدار
نبود.یعنی نوع ترکیب و ترتیب تمرین جسمانی و تصادفی اهمیت ندارد.در حالی که در
مرحله یادداری گروههای تصویرسازی ذهنی تصادفی و قالبی در مقایسه با گروههای تمرین
جسمانی صرف و گروههای تلفیقی عملکرد بهتری داشتند که البته این برتری در سرعتهای
پایین به نفع گروه تصویرسازی ذهنی تصادفی بود.بنابراین با فرضیه بازسازی طرح عمل لی
و مگیل در خصوص عدم اثر تداخل زمینهای با تغییر پارامتر برنامه حرکتی تعمیم یافته
در تضاد است.از طرفی در مورد تصویرسازی ذهنی با نظریه اطلاعات زیستی پیتر لانگ 1
(1984)همخوانی دارد، یعنی تصویرسازی ذهنی یک تکلیف حرکتی در یک سرعت خاص منجر به
تداخل سرعت با عمل حرکتی اجرا شده بعدی خواهد شد.از حیث اثر تداخل زمینهای با
نظریه باز داری پس گستر دیویز 2 (1988)همخوانی دارد.
خلاصه ماشینی:
"از طرفی در بیشتر تحقیقات انجام شده تمرین جسمانی را به عنوان موثرترین شیوه برای افزایش عملکرد و یادگیری ذکر نمودهاند و همچنین مطابق نظریه بازسازی طرح عمل لی و مگیل(1983)که معتقدند#$# تداخل زمینهای بالا(تمرین تصادفی)زمانی سودمند است که مشابهت تکالیف کمتر یا به عبارتی الگوی حرکتی متنوعتر باشد.
چون در این پژوهش گروه{L B L} (تصویرسازی ذهنی تصادفی)در سرعتهای پایین عملکرد بهتری در مقایسه با گروه{L H L}(تصویرسازی ذهنی قالبی)داشته است، لذا طبق نظریه اطلاعات زیستی، آزمودنی یک برنامه حرکتی را به شکل تصویر دهنی با دستور العملهای خاص آن و نحوه پاسخبدنی و نیز ارتباط بین سناریوی تصویرسازی و پاسخ بدنی که همان گزاره معنی است در ذهن حفظ میکند.
بر اساس این نظریه اثرات تداخل زمینها هنگامی که تکالیف، تحت برنامههای حرکتی مختلف هستند بیشتر و قویتر از زمانی است که تحت برنامههای یکسانی باشند، یا به عبارتی اگر تغییر در مهارتهایی که فرد تمرین میکند، شامل تغییرات پارامتریزه کردن یک برنامه حرکتی تعمیم یافه باشد، اثر تداخل زمینهای به وجود نخواهد آمد، ولیکن در پژوهش حاضر با تغییر پارامتر، مخصوصا در سرعتهای پایین گروه تمرین تصادفی(تصویرسازی ذهنی و جسمانی و تلفیقی)بهتر از گروه جسمانی قالبی عمل نموده است لیکن این بهبود عملکرد در سرعت بالا (40 دور در دقیقه)مصداق نداشت که با یافتههای لندین و هبرت(1997)همخوانی دارد.
تصویرسازی ذهنی (به تصویر صفحه مراجعه شود) یک تکلیف حرکتی در یک سرعت خاص منجر به تداخل سرعت با عمل حرکتی اجرا شده بعدی خواهد شد، لذا مطابق نظر بوچر و همکاران(2000)تصویرسازی ذهنی میتواند همانند تمرین جسمانی تداخل ایجاد نماید و به همان اندازه سودمند باشد که در تحقیق حاضر نیز مورد تایید قرار گرفت."