چکیده:
هدف از تحقیق بررسی ارتباط بین سبک های رهبری مربیان با میزان تعهد و تحلیل رفتگی بازیکنان تیم های فوتبال لیگ برتر (سوپرلیگ) و دسته یک کشور در فصل مسابقات 83-82 بود. به منظور نیل به هدف فوق، اهداف اختصاصی زیر در این تحقیق مورد بررسی قرار گفت:
1- تعیین سبک رهبری مربیان در تیم های فوتبال
2- تعیین میزان تحلیل رفتگی بازیکنان
3- تعیین میزان تعهد بازیکنان
4- تعیین ارتباط بین سبک رهبری مربیان با میزان تحلیل رفتگی بازیکنان
5- تعیین ارتباط بین سبک رهبری با میزان تعهد بازیکنان
6- تعیین ارتباط بین تعهد و تحلیل رفتگی بازیکنان
جامعه آماری این تحقیق بازیکنان لیگ برتر لیگ دسته یکم آزادگان کشور و نمونه آماری آن را بازیکنان 23 تیم به تعداد 340 نفر از باشگاه های سراسر کشور تشکیل می دادند که در فصل 83-82 در لیگ برتر و لیگ دسته یکم مسابقات شرکت کرده و حداقل شش ماه سابقه فعالیت در تیم مربوطه را داشته اند. در تحقیق حاضر چهار متغیر مورد مطالعه قرار گرفت که عبارت بودند از:
ویژگی های فردی، تعهد و تحلیل رفتگی بازیکنان و سبک رهبری مربیان.
از روش های آماری توصیفی برای محاسبه فراوانی درصد، میانگین، و انحراف استاندارد استفاده گردید و از آنجا که تحقیق از نوع همبستگی بین متغیرها بود لذا ضریب همبستگی پیرسون جهت آزمون فرضیه ها محاسبه شد. مهمترین یافته های تحقیق عبارت بوند از:
از دیدگاه 50 درصد از بازیکنان سبک رهبری مربیان رابطه مدار، 31.5 درصد تلفیقی(بینابین) و 18.5 درصد وظیفه مدار بود. تحلیل رفتگی 40.5 درصد از بازیکنان بالاتر از میانگین بود. تعهد 98 درصد از بازیکنان بالاتر میانگین قرار داشت.
بین سبک رهبری وظیفه مدار مربیان با میزان تحلیل رفتگی بازیکنان رابطه معنی داری وجود داشت، با این حل بین این سبک و میزان تعهد بازیکنان رابطه معنی داری مشاهده نشد. بین سبک رهبری تلفیقی مربیان با میزان تعهد و تحلیل رفتگی بازیکنان رابطه معنی داری وجود داشت. بین سبک رهبری رابطه مدار مربیان با میزان تعهد و تحلیل رفتگی بازیکنان رابطه ضعیف و نفی وجود داشت، که از نظر آماری معنی دار نبود. پین تعهد و تحلیل رفتگی بازکنان رابطه منفی و معنی داری وجود داشت.
خلاصه ماشینی:
"نتایج این تحقیق با یافتههای شولز و همکاران(30)و ویالی و همکاران(35)که سبک رهبری رابطهمدار را موجب کاهش تحلیلرفتگی میدانند و جیم براون(7)و مارتین(21)که دریافتند مربیانی که تاکید بر پیروزی دارند سبب تحلیلرفتگی میشوند،همخوانی ندارد که این تناقض ممکن است به دلیل اختلافات فرهنگ موجود بین کشورهای پیشرفته در فوتبال و فرهنگ کشور ما باشد که شرایط حرفهای بودن را تجربه نکرده است.
هر چند بازیکنان مسنتر دارای تعهد بیشتری بودند که ممکن است همین دیدگاه سبب تداوم و استمرار در عضویت تیم باشد،با این حال در این پژوهش میزان تحلیلرفتگی بازیکنان مسنتر،بیشتر گزارش شده بنابراین بین سن بالا و تحلیلرفتگی رابطه مستقیم وجود دارد.
نظر به اینکه سبک رهبری غالب مربیان،رابطهمدار گزارش شده از طرف دیگر 5/97%از بازیکنان دارای تعهد بالاتر از میانگین بودند به نظر میرسد بین این سبک و تعهد بالا طبق مبانی نظری تحقیق ارتباط مستقیم باشد که لازم است این نقطه قوت سبک رابطهمدار تقویت شده تا با راهبردهای پیشگیری از تحلیلرفتگی بازیکنان مسنتر و با وجود تعهد بیشتر این بازیکنان،میزان عملکرد و بازدهی آنان را افزایش داد.
براساس مبانی نظری و ادبیات تحقیق ملاحظه گردید در تیمهای حرفهای سبک رهبری وظیفهمدار متناسب بود،از طرفی در این تحقیق سبک وظیفهمدار با افزایش تحلیلرفتگی رابطه قوی داشت و از سوی دیگر سبک تلفیقی با میزان تعهد رابطه مستقیم داشت،بنابراین به نظر میرسد براساس اعتقاد شوگرمن(34)و مارتین(21)بهترین مربیان نیز دارای سبک رابطهمدار و وظیفهمدار بوده و به صورت تلویحی مؤید این باور است که سبک مناسب بستگی به شرایط تیم و بازیکنان و یا سبک رهبری اقتضایی دارد."