چکیده:
هدف از این مقاله تحلیل و بررسی تفسیر الهیاتی پروکلوس از گفت وگوهای افلاطون است. رویکرد الهیاتی به افلاطون ویژگی شاخص مرحله ی نهایی مکتب نوافلاطونی است. نظام یافته ترین و کامل ترین صورت بندی این رویکرد را در اثر سترگ پروکلوس، یعنی الهیات افلاطونی می توان یافت. پروکلوس در این اثر، دیدگاه الهیاتی خود درباره ی افلاطون را طی سه گام تبیین می کند. وی در گام نخست، ادعا می کند که افلاطون تنها کسی است که موضوع راستین الهیات به مثابه ی فلسفه ی اولی را مشخص و روش معرفت شناسی مطابق با آن را معین ساخته است. در گام دوم، پروکلوس با طرح ایده ی انواع مختلف گفتمان های الهیاتی، می کوشد اثبات کند که اهتمام اصلی افلاطون در سراسر آثارش، الهیات بوده و تعالیم الهیاتی او با تعالیم الهیات دانان سنت دینی یونان باستان کاملا هماهنگ است. پروکلوس در گام سوم، ادعا می کند که بخش دوم گفت وگوی پارمنیدس افلاطون، حاوی کل نظام الهیاتی وی است و گفت وگوهای دیگر افلاطون را باید با ارجاع به این رساله، که در واقع نوعی الهیات سیستماتیک است، تفسیر کرد.
خلاصه ماشینی:
"پس مفهوم «خدا» به مثابه ی اصل جسمانی فعال و مدبر طبیعت ، که با مشیت فراگیر (و البته حلول یافته در عالم )، همه چیز را به سوی خیر هدایت می کند یکی از مفاهیم اساسی در اندیشه ی رواقی است و ازاین رو، به نظر می رسد پروکلوس به درستی دیدگاه رواقی را در شمار الهیات فلسفی زمانه ی خود آورده است ، به ویژه این که این دیدگاه رقیب جدی برای افلاطونیان و ارسطوییان بوده که خدا را فوق جسم تلقی می کردند.
آیا پروکلوس بدین شیوه ، نوعی برتری از حیث درجه ی آشکارکنندگی برای بیان الهامی قائل نشده است ؟ در این صورت ، آیا الهیات فلسفی -علمی باید با مرجع الهامی هماهنگ شود؟ وانگهی نسبت مفاهیم فطری و خدشه ناپذیر، که الهیات علمی با آن ها سر و کار دارد، با نام های الهامی خدایان چگونه است ؟ آیا این مفاهیم را هم نمی توان نوعی الهام به اصطلاح تکوینی خدایان به نفس انسانی دانست و در این صورت ، آیا این مفاهیم و آن نام ها هم پایه نخواهند بود؟ این پرسش اخیر زمانی بیشتر قوت می گیرد که دریابیم پروکلوس در سطور ابتدایی فصل دوم الهیات افلاطونی ، تعبیر «فلسفه ی الهامی افلاطون »٤٧ را به کار می برد (١٨، ص: ٨ و ١٤، ص: ٣).
٤. گفت وگوی پارمنیدس چونان سر اکبر٥١ الهیات افلاطون هرچند تا این جا پروکلوس کوشید نشان دهد که افلاطون موضوع راستین الهیات را مشخص کرده است و نیز همه ی آثارش با نحوه بیان های گوناگون ، در نهایت هدف الهیاتی دارند، به نظر می رسد این گام ها هنوز برای استخراج نوعی «نظام علمی » الهیات از آثار افلاطون کافی نباشند.
I 4", in Proclus et la Theologie Platonicienne, edites par Segonds et Steel, Belgium: Leuven University Press, Paris: Les Belles Lettres."