چکیده:
چنانکه از عنوان برمیآید، مسألة اصلی مقاله تعیین نقش سنائی در تاریخ تحول قصیدة فارسی است؛ نقشی که به همان اندازة «تحول در غزل فارسی» مهم است. با وجود تحقیقات پراکندهای که در پیشینة تحقیق بدانها پرداخته-ایم، هنوز جای تحقیقی که این بعد شخصیت شاعری سنائی را آشکار کند، خالی بود. بدین منظور قصاید او را در دو سطح ساختار صوری (ناظر بر فرم) و نظم گفتمانی (معطوف به محتوا) بررسی کردیم و در مقایسه با سنت قصیدهپردازی پیش از وی نشان دادیم که او و ناصر خسرو به عنوان نقطههای عطف تحول قصیده فارسی هستند؛ بهطوریکه میتوان تاریخ قصیدة فارسی را به دو دورة پیش و پس از این دو شاعر تقسیم کرد. در بررسی ساختار صوری قصاید وی، به سه گونه قصیده دست یافتیم: تابع سنت قصیدهپردازی، بینابین و جدید. همین گروهبندی را در بررسی گفتمانی قصاید نیز اساس قرار دادیم. نتیجة بررسیها نشان داد که در قصاید گروه اول، چه از جهت ساختار صوری و چه محتوایی سنائی در چهار چوب «سنت» حرکت کردهاست؛ در قصاید گروه دوم، حرکت او به طرف خروج از سنت (در سطح فرم و محتوا) مشاهده میشود اما چنان و چندان نیست که از مرزهای سنت خارج شده باشد و سر انجام در قصاید گروه سوم، چه به لحاظ ساختار صوری و چه محتوایی با طرحی کاملا نو مواجه میشویم که پیش از وی (به استثنای ناصر خسرو) یا اصلا وجود ندارد و یا قابل توجه نیست. بدین ترتیب باید سنائی را یک نقطة عطف در تاریخ تحول قصیده به شمار آورد.
خلاصه ماشینی:
"از میان یک صد و هشتاد و دو قصیده ای که در این تحقیق مـورد بررسـی قـرار گرفـت ، یک صد و چهار قصیده (٥٦%) از چنین ساختاری برخوردار اسـت کـه مطلـع برخـی از آن ها بدین قرار است : مــرد هشــیار در ایــن عهــد کــم اســت ور کســـی هســـت بـــدین مـــتهم اســـت (همان : ٨١) چون به صحرا شد جمال سید کون از عـدم جاه کسرا زد به عالم هـای عـزل انـدر قـدم (همان : ٣٦٢) تا ز سـر شـادی بـرون ننهنـد مـردان صـفا پــای نتواننــد بــردن بــر بســاط مصــطفا (همان : ٤٠) مکن درجسم وجان منزل که این دونست وآن والا قدم زین هردو بیرون نه ،نه آن جاباش ونه این جا (همان : ٥١) شاه را خواهی که بینی، خاک شو درگـاه را ز آبـــرو آبـــی بـــزن درگـــاه شاهنشـــاه را (همان : ٣٢) عاشقانت سوی تـو تحفـه اگـر جـان آرنـد به سر تو کـه همـی زیـره بـه کرمـان آرنـد (همان : ١٤٢) ای دل بــه کــوی فقــر زمــانی قرارگیــر بــیکــار چنــد باشــی دنبــال کــار گیــر (همان : ٢٩٥) نمودار زیر وضعیت تنوع ساختار صوری قصاید سنائی را پیش چشم میآورد: نمودار تنوع ساختاری قصاید سنائی 200 180 160 140 120 100 80 60 40 20 0 گروه سوم گروه دوم گروه نخست کل قصاید نمودار نشان میدهد که بیش ترین فعالیت هنری سنائی، در قصاید گروه سوم بوده که در آن ها از مرزهای سنت قصیده سرایی فارسی کاملا عبور کرده اسـت و بـدین نظـر است که ما او را یک نقطه ی عطف به شمار میآوریم ؛ اما این تنهـا یـک سـوی مـاجرا است و نقش پررنگ تر او را باید در تحول بعد محتوایی قصیده ی فارسـی جسـت وجـو کرد که ما آن را در زیر عنوان «نظم گفتمانی ٨ قصاید» بررسی خواهیم کرد."