چکیده:
نفثهالمصدور شهابالدین محمد زیدری نسوی، از شاهکارهای نثر مصنوع و فنی فارسی است. این اثر واگویههای درونی و دلنوشتههای نویسندهای دردمند است که با زبانی تصویری به شرح سرگذشت آوارگی خویش، مقارن هجوم وحشیانۀ تاتار پرداخته است. زبان مصنوع و سرشار از تصویر نویسنده، به بهترین نحو گوشههایی از تاریخ این سرزمین را بازگو میکند. هدف از پژوهش حاضر، که به شیوۀ توصیفی– تحلیلی انجام شده، بررسی جایگاه تصویر و تصویرپردازی و ابعاد مختلف آن در نفثهالمصدور است. به این منظور پس از مقدمهای کوتاه دربارۀ زمینۀ کار و اهداف پژوهش، مباحث اصلی در سه دستۀ شگردهای تصویرسازی، کارکردهای تصویرپردازی و انواع تصاویر، ذکر شده است. نتایج نشان میدهد که نویسنده با شکلدهی کانونهای تصویری خاص در کنار تصاویر پراکندۀ موجود در متن؛ تقویت تصویرپردازی از طریق اجزای کلام و بهرهگیری از توانمندیهای زبانی و بیانی نثر؛ تصاویری آفریده است که یا تجربه هنری او را بازمینماید و یا با انتقال آن به مخاطب، حس همراهی و همدردی مخاطب را برمیانگیزد. تصاویری که عمدتا سطحی و اثباتی است و با ساختار اثر و نگرش نویسنده همخوان.
Nafseh al-Masdoor by Shahabedin Mohammad Zeidari Nasavi is one of the masterpieces of Persian elaborate prose. This book consists of the interior monologues and memoires of a sad writer who describes his self-exile and wanderings during the brutal intrusion of Mongols through an imagist language. The elaborate language of the writer which is full of images casts light on some dimensions of the history of Iran the best. The aim of this study is to investigate the place of imagery and its various dimensions in this work via descriptive-analytic method. Doing so، after a brief introduction on the background of the work and the aims of the study، the main issues of this research are discussed in the three categories of techniques of imagery، the functions of imagery and the kinds of images. The results of this study show that the author has created the images which either reflects his artistic experiences or provokes the sympathy and accompaniment of the addressee through forming special image centers besides dispersed images in the text، strengthening imagery by parts of speech and using linguistic and rhetorical capacities of the prose. These images are mostly formal، positive and congruent with the structure of the work and attitude of the author.
خلاصه ماشینی:
بهرهگیری زیدری از عناصر خیالانگیز کلام و تصویرپردازیهای او با استفاده از صنایع بیانی و دیگر امکانات زبانی، از جمله ویژگیهایی است که افزون بر نمایش چیرگی او در کلام، نفثهالمصدور را به پردهای با تصویرهای بدیع از جنس کلمات تبدیل کرده که خواننده را به تماشای گوشهای از سرگذشت انسان ایرانی در برههای از تاریخ این سرزمین، فرا میخواند.
تصاویری که زیدری به یاری تشبیهات، استعارات، کنایهها و دیگر صور بیانی و امکانات زبانی خلق کرده، افزون بر شرح حال نویسنده، برداشت او را از واقعۀ حمله مغول، منزلت و جایگاه سلطان جلالالدین نزد نویسنده و حقایق دیگری از تاریخ اجتماعی آن عصر بازمینماید که شاید ردپای آن را با این روشنی، در هیچ اثر تاریخی دیگری نتوان یافت.
در بررسی دیگری با عنوان «نگاهی به مضمونآفرینی و استعارهپردازی (مکنیه) در سبک شاعرانۀ نفثهالمصدور»، اگرچه نویسنده تلاش دارد با پرداختن به اشکال گوناگون استعارۀ مکنیه «پس از ذکر و تحلیل مثالهایی از نفثهالمصدور، میزان کاربرد و شیوۀ بهکارگیری هر یک برای آفرینش دلنشین و مضامین نو» را بازنمایاند (سپهری، 1393: 117)؛ با این حال، بدون توجه به کلیت و ساختار اثر و نقش و جایگاه تصویرپردازی در یک کل منسجم، صرفا به دستهبندی، توصیف و تحلیل انواع استعارۀ مکنیه بسنده کرده است.
زیدری در این اثر با تکیه بر انواع تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و دیگر شگردهای آفرینش خیال، تصویری پیش روی خواننده ترسیم میکند که همچون زبان و نوع بیان او، پیچیده و چند لایه است.