چکیده:
دانش تفسیر قرآن همواره یکی از ضروری ترین نیازهای علمی مسلمانان به شمار آمده که این نیاز به دلیل اهمیت نقش قرآن به عنوان نخستین و اصلیترین منبع دین و شریعت همواره رو به فزونی است. در این راستا برای نیل به مدالیل و مفاهیم قرآن بیش از همه پرداختن به معناشناسی واژگان قرآنی اهمیت بسزائی دارد. بررسی و کنکاش در تعریف واژگان و تعیین حد و مرزهای کاربردی آنها در هنگامه نزول با توجه به اسباب و انگیزههای نزول آیات برای پژوهشگر فرصتی فراهم میسازد تا درباره مصداقهای گوناگون منطبق با مفهوم واژگان به دیدگاهی صائبتر دست یابد.در این مقاله تلاش گردیده مفهوم تبار و دودمان «ذریه» از دیدگاه قرآن و حدیث مورد بررسی قرار گیرد به همین منظور با استمداد از تلاشهای لغت پژوهان و مفسران قرآن و با نگاهی به روایات پیشوایان معصوم پس از تحلیل مفاهیم لغوی واژگان قرآنی از قبیل «ذریه، نسب، آل، عترت و...» در پی پاسخ به این پرسش برآمده که آیا از دیدگاه قرآن ذریه تنها از جانب پدر پذیرفته شده یا از جانب مادر هم پذیرفتنی است. دیگر اینکه نسب با ذریه چه نسبتی دارد. سپس به تحلیل حکم فقهی تخصیص خمس به سادات مبتنی بر این پژوهش پرداخته که آیا در اطلاق عنوان سادات و به تبع آن حکم شرعی خمس به ایشان به کدام رابطه از «نسب یا ذریه» استناد میشود.
خلاصه ماشینی:
واژه "ذریه"به دلیل گستردگی معانی و وجوهش از این جمله است به طوری که از نظر لغوی، پراکندگی و انتشار در حال خردی و کوچکی در مفهوم آن جلوه گر بوده و با واژههای نسل، نسب و آل، قرابت معنایی دارد و اکثر مفسران بدان اشاره نمودهاند، ولی سوالات بنیادی که ذیل این واژه و مفاهیم مرتبط با آن عبارت است از این که آیا نوادگان دختری و پسری انسان همگی در زمره ذریه او محسوب می شوند و دیدگاه قرآن در این موضوع چیست؟ دیگر اینکه بین نسب و ذریه چه نسبتی وجود دارد و در اطلاق عنوان سادات به کدام رابطه در این بحث توجه و استناد میشود؟ و نیز تحلیل حکم فقهی در مقوله خمس، آیا همه ذریه را شامل می شود و پرداخت آن برای همه جاری و ساری است؟ بنابراین در این پژوهش ابتدا به مفهوم لغوی واژه ذریه از دیدگاه لغت پژوهان و در پی آن به بررسی واژگان مترادف با آن پرداخته شده.
اما شهید ثانی در باب کتاب مسالک در مساله ارث اولاد، دو دیدگاه را مطرح کرده یکی اینکه: آیا ایشان در مسأله ارث قائم مقام پدرانشان میشوند و برای هر یک از آنها سهم کسی است که به سبب قرابت از او ارث میبرد؟ دیگر آنکه آیا مانند اولاد صلبی ارث میبرند؟ وی قول اول را به اکثر فقها نسبت داده و میگوید: سید مرتضی و فقیهانی که از او پیروی کرده از جمله معین الدین مصری و ابن ادریس برآنند که اولاد اولاد مانند اولاد بلافصل ارث میبرند و دلیل ایشان این است که اولاد اولاد نیز حقیقتا اولادند و در عموم آیه شریفه: «یوصیکم الله فی أولادکم للذکر مثل حظ الأنثیین» (نساء:11) داخل میشوند.