چکیده:
این مطالعه در پی بررسی رابطه مشیت خدا در امر هدایت یا اضلال انسان با مشیت انسان است و هدف از نوشتار حاضر یافتن پاسخی مناسب و نوین برای دعوای دیرینه جبر و اختیار انسان است. این نوشتار به شیوه توصیفی و مقایسه ای صرفا با نگرشی قرآنی به این مسئله می پردازد. محور بحث نوشتار پیش رو یافتن تعریفی مناسب برای مشیت خدا و در کنار آن بیان نوع ارتباط مشیت انسان با خواست خدا است. هم چنین، نگارنده به دنبال یافتن مفهوم اذن خدا در مشیت او و نقش مشیت خدا در القای ایمان یا شرک به انسان ها- به عنوان اهم مصادیق هدایت و اضلال- است. نگارنده محدودیت این مطالعه را از دو جهت در نظر دارد: یکی مشیت الهی در امر هدایت و اضلال، و دیگری بیان آن از منظر دو دانشمند معاصر: محمدحسین طباطبایی و محمدباقر بهبودی. از اهم یافته های این پژوهش تصور حیطه اختیار بشر بر اساس تعریف مشیت خدا است، به این صورت که اگر مشیت را عبارت از نوامیس و فرمول های طبیعت بدانیم- آن گونه که بهبودی گفته است-، زمانی مشیت خدا به منصه ظهور می رسد که با قوانین طبیعت همراه و همگام شود. در هر حال، چه اراده آدمی همگام با قوانین طبیعت باشد و هدایت یابد و چه راه اضلال در پیش گیرد، انسان در چهارچوب قوانین طبیعت آزاد است که آن را کشف کند و، مطابق با خواست آفریننده، به کار بندد یا از آن رویگردان شود. اما اگر مشیت را، بنا به تعریف طباطبایی، به دو صورت تکوینی و تشریعی در نظر گیریم، هدایت و اضلال الهی در بخش هدایت و مشیت تشریعی بر اساس حکمت خدا قرار می گیرد و انسان، از روی اختیار، یا خواست خود را با خواست خدا یکی می کند یا برعکس، اما در حیطه مشیت تکوینی، انسان مجبور به پیروی از قواعد و نظام سبب و مسببی است که امور شرعی چون هدایت و اضلال را شامل نمی شود.
As indicated by the title، the article is to examine the relation of Divine Providence in affair of guidance and misleading with human will. It is intended to find a new and proper solution to the old debate of predestination and free will with a descriptive and comparative method on the basis of Qurʾānic view. The focus of the article is to provide an appropriate definition for Divine Providence along with the human will is related to the will of God. It also attempts to explain the concept of God’s leave in His Providence and the role the latter plays in leading men to belief or disbelief as the prominent instances of guidance and misleading. Two limitations have conditioned our study: that of Providence and its impacts on guidance and misleading، and that of accounting for the problem in views of two contemporary Muslim thinkers the late Allama Tabatabae and Behbudi. Of research conclusions is a proper understanding of the domain of human free will based on God’s Providence to the effect that if the Providence is nothing but natural laws and regulations as Behbudi said، it will be manifested only when congruent and consistent with laws of nature. Whether be compatible with laws of nature and thus guided or not and hence misguided، human will is free to discover and use them in accordance with the will of Creator as he is also free to turn his face back and go astray. In Allama Tabatabae’s view however، if God’s Providence is taken in its two forms of ontological and revealed ones، the case will be different. Divine revealed will is based on His wisdom and human desire can conform or oppose the desire of God. However in case of Devine ontological will man is determined to follow the cause-effect system and related rules and there is no room for guidance and misguidance.
خلاصه ماشینی:
"(جرجانی، 1370 : 8/145؛ لاهیجی، 1277: 1/234؛ بلخی، بیتا: 143-144؛ شهرستانی، 1367: 122؛ حلبی، 1373: 50؛ دغیم، 1998: 1/231-232؛ سعیدی مهر، 1375: 1/15) اما جهت محدود کردن حیطة این تحقیق، تنها به بررسی و مقایسة آرای محمد حسین طباطبایی و محمدباقر بهبودی ذیل آیههای یادشده پرداخته شد که مهمترین آیههای مربوط به مشیت الهی را پوشش میدهند و اختیار انسان و هدایت یا اضلال او را مطرح میکنند.
طباطبایی (بیتا: 10/134) همچنین تصریح میکند که خدا ایمان همة انسانها را نخواسته است، زیرا بر خلاف قوانین نظام علت و معلولی است، اما معلوم نمیکند که این نخواستن خدا چگونه تأثیری در انتخاب و مشیت انسان ندارد و نیز طباطبایی (همان: 10/134-135) اذن به هدایت مردم را اذن تکوینی نمیداند، بلکه آن را نشئت گرفته از خواست تشریعی خدا و رخصت خاص برای برخی انسانها بهشمار میآورد.
رابطة مشیت انسان و هدایت و اضلال در این بخش، برای حل مسئلة اصلی، سؤال دیگری از منظری دیگر مطرح میشود: اگر در نظر بگیریم که هدایت و گمراه کردن با انتخاب قبلی خدا صورت نمیگیرد و،به زعم طباطبایی، مراد از اضلال واگذاری انسان به خود او یا عدم توفیق اوست و، به زعم بهبودی، مراد از اضلال انسان راه نیافتن به مقصد براساس خطا در بکاربستن فرمولهای طبیعت است، خواست انسان چگونه نقش خود را در هدایت و اضلال او ایفا میکند؟ برای یافتن جواب، لازم است مواضع خواست انسان در آیات مربوط به مشیت و هدایت از منظر دو مفسر نامبرده بررسی شود."