چکیده:
به طور کلی هر انسانی در فرایند عقلانی، فکری و حتی عاطفی خود از افکار، ایدهها و مکاتب مختلف تأثیر میپذیرد. "بینامتنی" نظریهای است که با ورودش به حوزه نقد ادبی، باعث ایجاد تحولی شگرف در این زمینه گشت. بر اساس این نظریه، هر متنی، آگاه یا ناخودآگاه، زایش و بازخوانشی از دیگر متون پیش از خود یا معاصر با خود است. بنا بر این نظریه، بسیاری از متون عربی را میبینیم که هر کدام در انواع و اشکال مختلف، با متون کلاسیک گرانسنگ عربی، دارای روابط بینامتنی است که البته سهم قرآن در این میان، از دیگر متون بیشتر بوده است. ابن زیدون یکی از شاعران برجسته اندلس است که در اشعار خود از قرآن کریم اثر پذیرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به تبیین گونههای مختلف بینامتنی قرآنی در اشعار این شاعر پرداخته و به این نتیجه رسیده است که ابن زیدون با سه شیوه تلمیحی، گزارهای و واژگانی از قرآن کریم تأثیر پذیرفته است که البته سهم شیوه سوم بیشتر از دو شیوه دیگر است.
خلاصه ماشینی:
روابط بینامتنی اشعار ابن زیدون با قرآن کریم تاریخ دریافت: 22/10/93 معصومه نعمتی قزوینی<FootNote No="9" Text="استادیار زبان و ادبیات عربی, پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
بر این اساس پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به تبیین گونههای مختلف بینامتنی قرآنی در اشعار این شاعر پرداخته و به این نتیجه رسیده است که ابن زیدون با سه شیوه تلمیحی، گزارهای و واژگانی از قرآن کریم تأثیر پذیرفته است که البته سهم شیوه سوم بیشتر از دو شیوه دیگر است.
وی معتقد است که تداخل متون(روابط بینامتنی) هر نوع متن قدیم و جدید، اعم از شعر و نثر را در بر میگیرد و در غیاب گفتمانهای دینی - فرهنگی- تاریخی که هستههای مرکزی متن قصیده را تشکیل میدهند نمود پیدا میکند(بنیس،1979: 251).
با مطالعه و بررسی دیوان کامل اشعار ابن زیدون شاعر مسلمان اندلسی نیز معلوم شد که او در موارد متعددی تحت تأثیر اسالیب و مفاهیم قرآنی قرار داشته است که مهمترین شیوههای این اثرپذیری عبارتاند از: - اثرپذیری تلمیحی - اثرپذیری گزارهای - اثرپذیری واژگانی اثرپذیری تلمیحی تلمیح در لغت به معنای به گوشه چشم نگریستن است و در اصطلاح فن بدیع، آن است که شاعر در ضمن کلام به داستان یا مثل یا آیه و حدیث یا حادثهای که مشهور باشد اشاره میکند(کزازی، 1373: 110).
نمونههای این شیوه اثرپذیری در اشعار ابن زیدون عبارتاند از: داستان حضرت یوسف(ع) شاعر در قصیدهای با عنوان «أنا سیفک الصدیء»، که در آن به مدح ابوحزم بن جهور پرداخته است، با شیوهای هنرمندانه از داستان یوسف(ع) برای بیان مقاصد خود بهره برده است.