چکیده:
این مقاله در پی آن است که ویژگی سبکی گذرایی وتفسیر انتقادی زاویه دید را در داستان کوتاه «مردی که برنگشت »، بر اساس الگوی سیمپسون (١٩٩٣) بررسی نماید. نگارندگان این مقاله در پی پاسخ به پرسش های زیرند: ١- راوی بیشتر از کدام الگوهای گذرایی برای روایت این داستان بهره جسته و٢- از منظر زبان شناسی انتقادی استفاده از الگوهای خاص گذرایی چه تفسیرهایی را از زاویه دید راوی و شخصیت ها در این داستان ممکن میسازد. نگارندگان بر اساس روش توصیفی-تحلیلی، تک تک جملات داستان را بر اساس نوع فرایند و نقش شرکت کنندگان تجزیه و تحلیل کردند. پس از بررسیها مشخص شد که فرایند مادی با ٢٥٧ بار تکرار فرایند غالب متن است و پس از آن فرایندهای ذهنی با ٦١ بار، فرایند رابطه ای با ٥٩ بار و فرایند کلامی با ٢٢ بار تکرار، قرار داشتند. به همین دلیل راوی چارچوب کنشگرانه ای خلق کرده تا تلاش فراوان زن برای پیدا کردن شوهرش را رمزگذاری کرده باشد. همچنین مشخص شد که شخصیت اصلی (محترم ) علیرغم تلاش جان فرسایش ، با راهبرد گفتمانی حذف کنشگر ٤٩ بار مواجه شده و حذف چنین کنشگری از منظر زبان شناسی انتقادی حذف زن ، وابسته کردن زن و نادیده گرفتن تلاش ها و رنج های زنان در یک جامعه مردسالار است .
خلاصه ماشینی:
سبک شناسی انتقادی زاویۀ دید در داستان کوتاه «مردی که برنگشت » ( علمی – پژوهشی) 1 فاطمه علوی استادیار و عضو هیئت علمی گروه زبان شناسی دانشگاه پیام نور شیرین پورابراهیم استادیار و عضو هیئت علمی گروه زبان شناسی دانشگاه پیام نور مریم سادات غیاثیان استادیار و عضو هیئت علمی گروه زبان شناسی دانشگاه پیام نور مصطفی گیلانی ١ دانشجوی دکترای تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور تهران چکیده این مقاله در پی آن است که ویژگی سبکی گذرایی وتفسیر انتقادی زاویۀ دید را در داستان کوتاه «مردی که برنگشت »، بر اساس الگوی سیمپسون (١٩٩٣) بررسی نماید.
روایت ، گذرایی، زبان شناسی انتقادی، سبک شناسی، زاویۀ دید ١- مقدمه هدف این مقاله ، بررسی ویژگی سبکی گذرایی (taransitivity) و تفسیر انتقادی این ویژگی مربوط به زاویۀ دید (point of view) در داستان کوتاه «مردی که برنگشت » (١٣٦٥) نوشتۀ سیمین دانشور است .
بعد از ارائۀ خلاصۀ کوتاهی از داستان ، برای پاسخ به پرسش اول ، مقولات و ابزارهای نظری را بر داده ها اعمال میکنیم تا بسامد هر یک از فرایندها را مشخص کنیم و برای پاسخ به پرسش دوم ، ساختارهای گذرایی به کار رفته در متن را بر اساس اصطلاحات و روندهای زبان شناسی انتقادی تحلیل و تفسیر میکنیم تا ایدئولوژی پنهان حاکم بر متن را آشکار سازیم و در پایان نیز به نتیجه - گیری میپردازیم .
نگارندگان بر اساس روش توصیفی-تحلیلی در این مقاله در پی پاسخ به پرسش های زیرند: ١-راوی بیشتر از کدام الگوهای گذرایی برای روایت این داستان بهره جسته و٢- از منظر زبان شناسی انتقادی (critical linguistics) استفاده از الگوهای خاص گذرایی چه تفسیرهایی را از زاویۀ دید راوی و شخصیت ها در این داستان ممکن میسازد.