چکیده:
بخش عمده ای از سرشت یک سبک را نوع گزینش واژه ها میسازد و بسیاری ، سبک را هنر «واژه گزینی» میدانند و در کار شناخت سبک ، بیش از هر چیزی چشم بر واژه ها دوخته اند. بنابراین هر واژه در گزینش شاعرانه از دو جنبه مورد توجه قرار میگیرد: از جهت ساختار آوایی و از جهت انتقال و القای معانی. هدف از پژوهش حاضر، از یک سو بررسی واژه از دیدگاه محتوایی و معنایی و چگونگی ارتباط و پیوستگی میان لفظ و معنا در منظومه ویس و رامین است و از سوی دیگر بررسی میزان اهمیت واژه در القای ایدئولوژی و نگرش فخرالدین اسعد گرگانی در این منظومه است . روش پژوهش در این مقاله ، کتابخانه ای و توصیفی است و در پایان ، نموداری تحلیلی از موضوع های مورد بررسی، آورده شده است . نتیجه ، بیانگر این است که پیوستگی ژرف و مستحکمی میان انتخاب واژه ها و تلقی شاعر وجود دارد که نشان دهندة نگرش ویژة فخر الدین اسعدگرگانی در به کارگیری دایرة واژگانی خود است .
خلاصه ماشینی:
در بخش واژه های عام و خاص بیان میشود که سبک سخن فخرالدین با استفاده از اسم خاص و نوع ، سبکی حسی و تصویری است و خواننده را با تنوع و پویایی واژه ها به هیجان و آگاهی بیش تر سوق میدهد.
در منظومۀ ویس و رامین سه رمزگان برجسته و مسلط حضور دارد: ١- رمزگان نهاد سیاست : این نوع رمزگان غالبا در قسمت آغاز و انجام کتاب به وضوح نمایان است ؛ زیرا که شاعر در این قسمت ها به ستایش و مدح ممدوحان خود؛ یعنی سلطان ابوطالب طغرل بیک سلجوقی، خواجه ابونصر منصور بن محمد و عمید ابوالفتح مظفر، حاکم اصفهان و سه فرزند او پرداخته است ، البته در اواسط داستان نیز فخرالدین از واژه های این نوع رمزگان برای توصیف صحنه ها و بیان اندیشۀ خود استفاده به سزایی میکند.
با توجه به این مطالب ، سبک سخن فخرالدین با استفاده از اسم خاص و نوع ، سبکی حسی و تصویری است و خواننده را با تنوع و پویایی واژه ها به هیجان و آگاهی بیش تر سوق میدهد و او را در درک دقیق تری از اندیشه ی شاعر مدد میرساند.
با توجه به تنوع و بسامد واژه های حسی نسبت به واژه های انتزاعی و ذهنی در ویس و رامین ، میتوان به روشنی و شفافیت سبک سخن فخرالدین پی برد که سبکی از ذهنیت عینیت گرا و حسینگر وی در گزارش داستان و رویدادهای آن جلوه گر شده است و کلام او را قابل فهم و منطبق با جهان واقعیت ساخته است .