چکیده:
هدف: شناسائی تجربههای نوآوری مدیران کتابخانههای دانشگاهی به منظور دستیابی به شناخت فرآیند نوآوری و کشف مدلی جدید. روش: به خاطر ماهیت اکتشافی این پژوهش، از روش شناسی کیفی استفاده شد. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 13 مدیر کتابخانة دانشگاهی از 11 دانشگاه ایران در پنج شهر اصفهان، اهواز، تهران، شیراز و مشهد گردآوری شد. تحلیل مصاحبهها به روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. یافتهها: اقدامات نوآورانة مدیران کتابخانههای دانشگاهی در یک دسته بندی 10 گانه جا میگیرد؛ شامل تغییرات ساختاری، سیاستی، مدیریتی، فرهنگی، خدماتی، استراتژی، فرآیندی، تکنولوژی، معماری و پرسنلی. مدیران کتابخانهها خود در درجة اول منشأ نوآوری بوده اند. مدیران به منظور جلب حمایت افراد کلیدی پروژه هایشان را با آنها مطرح میکردهاند و هر گاه که با موافقت مواجه میشدند، فرآیند طراحی و برنامهریزی آغاز میشد. پس از تدوین استراتژی مدیران وارد مرحلة پیاده سازی طرحها میشدند. طی اجرای پروژهها، 7 نوع چالش پیش روی مدیران کتابخانههای دانشگاهی پدیدار میشد. شامل: چالش نیروی انسانی، محیط سازمانی، زیرساختی، محیط خارجی، فردی/ مدیریتی، استراتژی و فکری/ فرهنگی. عمده ترین آنها چالش نیروی انسانی بود. اصالت و ارزش: از بررسی پیشینهها بر میآید تاکنون پژوهشی در کتابخانههای کشور ما با رویکرد بررسی فرآیند نوآوری انجام نگرفته است. مدل این پژوهش میتواند الگویی برای پیاده سازی یا رونق نوآوری در محیط کتابخانهها باشد. این مدل منطبق با سایر مدلهای موجود در ادبیات مدیریت تغییر و نوآوری است، با این تفاوت که ترتیب مراحل پیاده سازی پروژههای نوآوری با هم تفاوت میکند و نیز در مدل حاضر به چالشهای حین اجرا توجه شده است.
خلاصه ماشینی:
مدیران کتابخانه های دانشگاهی چه اقداماتی در زمینۀ نوآوری انجام داده اند؟ منشأ یا عامل پدید آمدن پروژه های نوآوری چه بوده است ؟ چه زمینه سازی هایی از سوی مدیران کتابخانه های دانشگاهی انجام میگرفته است ؟ آنها چگونه برای اجرای پروژه هایشان حمایت افراد مختلف را جلب میکرده اند؟ چه نوع طرح یا برنامه ای را برای اجرای پروژه هایشان تدوین میکرده اند؟ اجرای پروژه های نوآوری به چه صورتی بوده است ؟ چالش های حین اجرا چه بوده اند؟ مدیران برای از میان برداشتن آن چالش ها چه راهکارهایی را در پیش میگرفته اند؟ این ها پرسش هایی هستند که پژوهش حاضر را برانگیخته است .
در پژوهش دیگری رستگار و دیگران (١٣٩١) با اتکا به مدل فرآیند نوآوری گری و مورون با ٣٠ مدیر ارشد شرکت های صنایع غذایی و فناوری اطلاعات مصاحبه کردند و به این نتیجه رسیدند که مرحلۀ ایده پردازی در آنها به خاطر ناتوانی شرکت ها در خلق ایده های نو و به جای آن تقلید از محصولات خارجی ، و در مرحله تجاری سازی به خاطر نادیده گرفتن نفش کارآفرین در معرفی محصول به جامعه آسیب دیده است .
روش پژوهش از آنجا که این پژوهش به دنبال کشف تجربه های نوآوری مدیران کتابخانه های دانشگاهی و نیز فرآیندی بود که آنها به منظور اجرای پروژه های نوآوریشان طی کرده اند، از رویکرد تحقیق کیفی بهره گرفت .
به این معنا که نخست مدیران برای رفع چالش های محیط عملشان و نیز برطرف کردن نیازها و کم و کاستی های کتابخانه دست به نوآوری زدند: کتابخانه در وضعیتی بود که من احساس کردم نیاز به تغییر درش شدید هستش .
مرحلۀ دوم : زمینه سازی برای اجرا مدیران کتابخانه های دانشگاهی به دنبال جلب مشارکت پرسنل در فرآیند تغییر بوده اند.