چکیده:
یکی از مسائلی که در تاریخ تشیع همواره محل بحث بوده است، مساله ظن به امامت اسماعیل پس از شهادت امام صادق (ع) است که در کتب اسماعیلیه و گاه امامیه بیان شده است. دلایلی که سبب ظن به امامت اسماعیل شده است، عبارت است از: روایات دال بر تعلق امامت به فرزند بزرگ تر، توجه و محبت امام به اسماعیل، وجود نص ساختگی، عدم شناخت مفهوم بداء، شایعه زنده بودن اسماعیل و تاثیر خفقان دوره عباسی در جلوگیری از معرفی علنی امام. این دلایل در پژوهش حاضر بررسی و نقد خواهد شد.
در این مقاله، برای شناسایی عوامل احتمالی جعل، روایاتی از ائمه پس از امام باقر (ع) با مضمون معرفی نام های دوازده امام واکاوی و تبیین شده است. این روایات که مخالفان امامت اسماعیل به آن ها استناد کرده اند، همراه با نموداری از راویان نشان خواهد داد که عوامل مطرح شده هیچ کدام بر امامت اسماعیل دلالتی نداشته و خطایی از جانب امام صادق (ع) در تعیین امام بعدی صورت نگرفته است و روایات دوازده امام را نمی توان مجعول راویان دانست. در این راستا، طرح مساله امامت اسماعیل را باید در گمان زنی های مردم و محذوریت امام در معرفی امام موسی کاظم (ع) به علت خفقان دوران حکومت عباسی جست وجو کرد.
خلاصه ماشینی:
سؤالات تحقیق : دلایل گمان به امامت اسماعیل چیست ؟ آیا حضرت صادق (ع ) در فضای عمومی جامعه به امامـت جانشـین خـود آشـکارا اشـاره کردند؟ آیا روایاتی که بر نصب اسماعیل به امامت دلالت دارد و روایات وقوع بداء در امامت وی قابل اعتماد است ؟ آیا روایات نقل شده از امامباقر (ع ) و امامصادق (ع ) با مضمون پیش بینی اسامی دوازده امام قابل اعتماد است ؟ با وجود روایاتی صحیح دربارۀ تعلق امامت به فرزند ارشد امام، چگونه میتوان تعلق نیافتن امامت به اسماعیل را توجیه کرد؟ بررسی دلایل ظن به امامت اسماعیل اسماعیل فرزند ارشد امامصادق (ع ) بود کـه عـدهای انتظـار داشـتند کـه وی جانشـین آن حضرت شود (طوسی، الغیبۀ، ٤١؛ صفار، ٣٤٠) حتی شایعاتی نیز در جامعۀ شیعه به وجود آمده بود که امام او را آشکارا به جانشینی خود معین فرموده اسـت (نـگ : خصـیبی، ٣٨٥؛ طوسـی، الغیبۀ، ٨٢ و ٢٠٠).
٣. وجود نص مظنون بر امامت اسماعیل دربارۀ امامت اسماعیل ، روایات متعددی چه در زمان امامصادق (ع ) و چه پس از آن نقـل شده است که سبب شد عدهای از شیعیان گمان ببرند نصـی بـر امامـت اسـماعیل وجـود دارد (جوینی، ٣/ ١٤٥؛ فضل ءالله همدانی، ٤؛ ابن خلدون، گنابادی، ١/ ٣٨٥؛ مستوفی، ٢٠٣)؛ چنانکه میگفتند: «پدرش به اسماعیل فرمود که امامت را پس از وی به عهده گیرد و بر این امر از مردم پیمان گرفت و به آنان اطلاع داد که او امام ایشان است !» (سعدبن عبدالله ، ٨٠) علاوهبر روایات فرزند ارشد، به روایت زیر درباب نص مظنون بر امامت اسماعیل میتوان اشاره کرد که در ماجرای امامت امامحسن عسکری (ع ) از حضرت هادی (ع ) نقل شده است : «بدا لله فی إسماعیل بعد ما دل علیه أبوعبداللـه ع و نصـبه » (طوسـی، الغیبـۀ، ٨٢ و ٢٠٠) «درمورد اسماعیل بدا حاصل شد بعد از آنکه حضرت صادق (ع ) به او راهنمـایی کـرد و او را نصب نمود.