چکیده:
ریشه های شکل گیری الهیات رهایی بخش امریکای لاتین را می توان در رخدادها و جنبش های سکولار و دینی اواسط قرن بیستم در اروپا جست وجو کرد؛ چراکه این الهیات در واکنش به تفکر اروپایی شکل گرفته بود. از جمله متفکران اروپایی که نظریاتشان در الهیات رهایی بخش مورد استفاده قرار گرفت، یورگن مولتمان، ژان ماریتن و دیتریش بونهافر است. از منظر مولتمان، وعده خدا در انجیل، رستاخیز عیسی و کل آفرینش در پرتو قدرت الهی است که پیوند عمیقی با عمل اجتماعی و سیاسی مسیحیان برای تجدید حیات جامعۀ بشری دارد. ازاین رو، این جهانی است، نه آن جهانی. کلیسا در این معنا، دارای نسبت خویشاوندی با جهان است. ماریتن قائل است؛ انسان باید برای توسعۀ مادی، اجتماعی و معنوی همۀ اشخاص جامعه بکوشد، هم در مقام فرد و هم در مقام اشخاص که این مستلزم عمل است. بونهافر نیز وظیفه مسیحیان در جهان سکولار و بی دین امروز را شریک شدن در رنج های خداوند، در احیای ایمان مسیحی در این جهان می داند تا زمینه های تحقق ملکوت و عدالت الهی فراهم آید. بنابراین، می توان گفت: الهی دانان بزرگ رهایی بخش امریکای لاتین، تحت تأثیر الهی دانان اروپایی بوده و از نظرات آنان در بیان دیدگاه های خود بهره می بردند. ازاین رو، یکی از مهم ترین علل شکل گیری الهیات رهایی بخش را باید الهیات اروپایی دانست و الهی دانان غربی را مؤثر در ایجاد این الهیات در امریکای لاتین قلمداد کرد.
Because liberation theology developed in response to European thought this kind of theory in Latin America has roots in secular and religious events and movements in the mid-twentieth century in Europe. Jurgen Multman، Jean Maritain and Dietrich Bunhafr are among the European thinkers whose views are inflected in liberation theology. According to Multman’s view، what God has promised in the Bible is the resurrection of Jesus and the whole creation in the light of God's power، which is strongly linked to Christians’ social and political actions for the revitalization of human society. Therefore، it is regarded worldly، not other-worldly. This means that the church has a kinship with the world. Maritain believes that man has to endeavor to foster the material، social and spiritual development of every individual in the society، and this requires collaborative and collective efforts. Moreover، Bunhafr argues that Christians’ duty in today’s secular and atheist world is to share the sufferings of the Lord for reviving Christian’s faith in this world to prepare the grounds for establishing divine angelic world and justice. Therefore، it can be said that the great liberation theologians of Latin America are affected by European theologians and made use advantage of European views for expressing their own views. Thus، one of the main sources of liberation theology is European theology and Western theologians have contributed to the development of the theology in Latin America.
خلاصه ماشینی:
"به همین دلیل، کلیسا به دلیل موقعیتش در تاریخ تثلیث، «در» یا «برای» خودش وجود ندارد، بلکه صرفا در نسبت و خویشاوندی با جهان شناخته می شود که باید با ایجاد یک «رفاقت وابسته به انتظار مسیح» در میان مریدان خود، مسئولیت خود و سایر مسیحیان را در تشکیل یک جامعه آرمانی، که در آن، روح القدس به همه مسیحیان برای خدمت وابسته به انتظار مسیح، آزادی و قدرت خواهد داد، کامل نماید.
درحالی که بونهافر می خواهد خدا، کلیسا و ایمان مسیحی را در مرکز جهان غیردینی قرار دهد؛ به این نحوکه خدا باید در عمق زندگی ما حضوری ماورایی داشته باشد و «کلیسا نیز باید به دفاع از خود و دین داری مخصوص به خود [در جهان معاصر] بایستد و خود را به سادگی در جهان و برای خدمت به دیگران عرضه کند، همان طور که عیسی مسیح بود»(فوراورد، 1969، ص 10).
در اینجا گناه از نظر او یک مقولۀ الهیاتی نیست، بلکه تجاوز از حدود اخلاقی خود نسبت به دیگران و سلب آزادی دیگری است که در نهایت، منجر به قطع رابطۀ اجتماعی و مسئولانه با او می شود؛ زیرا مفهوم خدا در ارتباط مسئولانۀ شخص با جامعه و اشخاص دیگر شکل می گیرد و هدف اجتماعی همۀ تعالیم مسیحی نیز همین است: مسیحیان باید نسبت به زندگی و وضعیت همنوعان خود احساس مسئولیت کنند.
از نظر بونهافر وظیفۀ مسیحیان در جهان سکولار و بی خدای امروز، این است که درون جهان عمل کنند، با غیرمسیحیان در راه آزادی دیگران همکاری نموده، همچون مسیح خود را قربانی نمایند و با شریک شدن در رنج های خداوند در احیای ایمان مسیحی تلاش کرده، زمینه های تحقق ملکوت و عدالت الهی را فراهم آورند."