چکیده:
در این مقاله ضمن اشاره به نگرش آیینی به جامعه و فرهنگ، مفهوم آیین و پانزده ویژگی مهم آن، تبیین شده و مبنایی برای بحث در خصوص آیینهای گوناگون زورخانهای ارائه شده است. همچنین با معرفی زورخانه و پیشینۀ آن، برخی کارکردهای تربیتی و فرهنگی آیینهای زورخانهای به مثابه مکانی فراورزشی و تربیتی، تشریح شده است. پرسشهای مقاله عبارتند از: کارکردهای آیینی و فرهنگی زورخانهها کدامند؟ زورخانهها در تربیت افراد و در تقویت و توسعۀ تربیت فرهنگی جامعۀ ایران چه نقشی دارند؟ آیا در شکل ظاهری بخشهای گوناگون زورخانه، حرکات و اعمال حاضران و نیز در تأسی به امور قدسی و اذکار و دعاها، به وجوه تربیتی این موارد توجه شده است؟ عناصر زیباشناختی آیینهای زورخانهای، از جمله لباسهای متحدالشکل، موسیقی و ریتم حرکات ورزشی و...، چه نقشی در تربیت ایفا میکنند؟ در بررسی آیینهای مرسوم ورزش زورخانه، رویکردی توصیفی و مردمنگارانه در تحلیل موضوع به کار رفته و مفروض اساسی آن، اثربخش بودن آیینهای زورخانهای در تربیت شرکتکنندگان در این آیین است. در پایان، این نتیجه گرفته شد که اجرای آیینهای زورخانه، این محل را از یک مکان صرفا ورزشی فراتر برده و کارکردهای فرهنگی و تربیتی مؤثری به آن بخشیده است.
خلاصه ماشینی:
دربارٔە اتحاد وجوه معنوي و مادي در پرورش نفس و تن ايرانيان ، منقول است که کشـتي (کمـر بستن = ميان بستن )، از آداب ديني ايرانيان باستان بوده که در ميان جوانمردان پـس از اسـلام نيـز بـا آداب و اصولي دنبال شده است ، آدابي که در سنت هاي اسلامي جوانمردان ، با ياد کردن از خداوند و اولياي او و نيز سفارش به نيکي و بر حذر داشتن از بدي همراه مي شود: «اگر پرسند کلمـاتي کـه در وقت ميان بربستن ، استاد به شاگرد مي خواند چيست ؟ بگو دوازده .
اگرچه ساختار زورخانه با طي زمان و به ويژه پس از ايمان آوردن ايرانيان به اسـلام ، دسـتخوش تطوراتي شده است ، اما ارکـان و آداب و آيين هـاي آن همچنـان بـاقي اسـت ؛ ارکـاني کـه متـأثر از آموزه هاي الهي پيشوايان اسـلامي در پيونـدي کامـل بـا ويژگي هـاي اخلاقـي و رفتـاري پهلوانـان جوانمرد قرار دارند.
اين آداب همه دال بر توجه و تذکر به حقيقت معنوي ورزش هاي زورخانه اي و نيز کشتي اسـت که در فتوت نامه ها به آن اشاره شده است : «اگر پرسند که معني کشتي چيست ؟ بگوي آنکـه آدمـي تبديل اخلاق کند و حقيقت اين سخن آن است که پيوسته ميان صفات حميـده و اخـلاق ذميمـه ، کشتي است ؛ يعني هريک مي خواهند که ضد خود را دفع کنند؛ بلکه چون به حقيقت بنگري توحيد و شرک، و کرم و بخل ، و تقوا و فسق ، و يقين و شک ، و صلاح و فساد، و حسن و قـبح ، و تواضـع و تکبر، و حب و بغض ، و حيا و وقاحـت ، و حضـور و غفلـت ، و رحمـت و قسـاوت ، و حکمـت و ملامت و مانند اين ، هميشه در کشتي است که مدد صفات پسـنديده باشـد تـا بـه قـوت رياضـت خوي هاي بد را زير کند» (واعظ کاشفي ، همان ، ص ۴۴۵).