چکیده:
نظریة مایکل هلیدی یکی از گرایشهای نظریة نقشگراست که بر دو مفهومبنیادیننظامو نقش استوار است. در این نظریه، هلیدی از وجوه مختلفی به متن مینگرد. او در تمام بخشهای نظریة خود به بافت و معنای درونمتنی و برونمتنی توجه ویژه دارد. بر همین اساس، برای اجزای مختلف کلام، فرانقشهای سهگانة اندیشگانی/ تجربی، میانفردی و متنی قائل است. همچنین هلیدی به دلیل اهمیتی که برای بافت بیرونی کلام قائل است، بر نقش اجتماعی زبان تأکید دارد و آن را پدیدهای کاملا اجتماعی میشمارد. در این پژوهش، شعر «یادداشتهای درد جاودانگی (یادداشتهای گمشده)» سرودة قیصر امینپور بر اساس نظریة هلیدی بررسی میشود. در این شعر، شاعر مضمون و دغدغهای انتزاعی و کاملا ذهنی را با استفاده از فرایندهای مادی و فیزیکی زبان به صورت محسوس برای مخاطب بیان میکند. او با ذکر دغدغههای روزمرة زندگی امروزی، سعی دارد ذهن مخاطب را به دغدغهای کلان و جدیتر معطوف کند که احتمالا به دلیل اشتغال ذهنش به امور جاری، از آن غافل است.
خلاصه ماشینی:
"بررسی شعر «یادداشتهای درد جاودانگی» قیصر امین پور بر اساس نظریۀ نقش گرایی هلیدی نعمت الله ایران زاده دانشیار دانشگاه علامه طباطبائی؛ تهران کبری مرادی دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی؛ تهران (تاریخ دریافت : ١٣٩٣/٣/٣٠؛ تاریخ پذیرش : ١٣٩٤/١٠/١٣) چکیده نظریۀ مایکل هلیدی یکی از گرایش هـای نظرـۀ نقـش گراسـت کـه بـر دو مفهـوم بنیادین نظام و نقش استوار است .
متن ـ این پدیدة تعاملی و دوسـویه ـ حـاکی از برقـراری یـک ارتباط است ؛ یعنی این تنها گوینده ، نویسنده یا شاعر نیست که در مـتن حضـور دارد، بلکـه بـا توجه به الگوی اهمیت و اعتباربخشی به مخاطب و نقش او در شکل گیری بافت متن ، مخاطب و شنونده ای وجود دارد که گوینده در یک کنش تعاملی گفتاری، میتواند او را مورد پرسش قـرار دهد، به او چیزی بدهد یا از او چیزی بخواهد، مثل دادن خبر یا اطلاعات یـا خواسـتن خبـر یـا اطلاعات ؛ مانند پرسشی که در این شعر، شاعر با مخاطب خود مطرح میکند: «چند بار خـرت و پرت های کیف بادکرده را زیرورو کنم ؟».
در ادامۀ شعر، امین پور عناصر پیرامـونی را نیـز مـیافزایـد و بـه کـارگیری الفـاظ و عبـارات پیرامونی به خوبی به کمک بافت موقعیتی متن میآیند و پراکندگی خاطر گوینده را در هنگـام بیان این جستجوی بینتیجه برای مخاطب نشان میدهند؛ همـان پدیـده ای کـه بـرای هلیـدی بسیار مهم است ، چنان که میگوید زبان ، متأثر از بافت موقعیت (Context of situation) است ."