چکیده:
تفسیر تستری از منظر تاریخی به قرن سوم هجری باز میگردد که از نزدیکترین تفاسیر قرآن به عصر نزول است. رنگ و لعاب عرفانی و نیز اشتمال آن بر جنبههای کلامی و ادبی از سوی دیگر بر اهمیت آن میافزاید. مهمترین جنبه این تفسیر، صبغه عرفانی آن است که همواره عارفان و عالمان پس از او به آن توجه داشتهاند و بر آنان تأثیر گذاشته است. تستری ضمن تأکید بر صبغه عرفانی، از حدیث و لغت نیز بهره برده است. او در کنار توجه به باطن و تأویل عرفانی آیات، و تمرکز بر آن، به مدد قواعد ادبی و احادیث نبوی، تفسیر ظاهری را نیز مغفول نگذاشته است. تأویلات تستری بدون قاعده و معیار نیست. استفادههای مکرر از نگاه انفسی در آیات آفاقی و نیز آیات ناظر به روابط بشری نشان از قاعدهمندی این روش دارد. به دست دادن تبیین رحمانی و اخروی از آیات عذاب و آیات مربوط به دنیا از دیگر قواعد عرفانی است که وی از آن بهره برده است. استفاده از رویکرد موعظهای در ذیل برخی آیات راجع به صبر، رضا و توکل و ... نیز از جمله رویکردهایی است که بعد از وی نیز دنبال شده است. این مقاله با نشاندادن ضابطهمندی تأویل عرفانی وی، در صدد به دست دادن معیارهایی در این زمینه است.
خلاصه ماشینی:
رویکرد تفسیر، با توجه بـه اینکـه صـاحب آن یکـی از عارفـان بنـام آسـمان عرفـان اسـت ، رویکردی عرفانی است ، البته در بسیاری از مواقع ، رویکرد عرفانی در بیان آیات دیده نمی شـود و همچون تفاسیر روایی یا ادبی و کلامی و غیر آن ، صرفا به ذکر روایت در ذیل آیه پرداخته یـا بـه توضیح لفظی آیه بسنده کرده ، یا نکته ای کلامی و غیره ذیل آیه بیان شـده اسـت کـه نشـان از احاطه تستری به دیگر علوم زمان خود دارد.
از آنجـا کـه تفسـیر وی نگاشته سخنان او است ، نه قلم خود او، ممکن است با توجه به سطح مخاطب نیاز بوده است کـه توضیح دهد ارتباط نداشتن معنای مطرح شده از آن رو است که وی در صدد تفسیر نیست ؛ برخلاف تفاسیر عرفانی دیگر که به قصد تأویل قرآن نگاشته شده است ؛ و دیگر نیاز به ذکـر ایـن مطلـب نبوده است که تفسیر سهل مجموعه ای از رویکردهای مختلف را در بر می گیرد کـه او را نـاگزیر به ذکر توضیحی درباره رویکرد خود در هر آیه می کند.
در واقع ، این تفسیر نه خروج از معنای آیـه بلکه بالاترین مصداق آیه از انفاق را بیان می کند که انفاق خود نفـس اسـت نـه امـوال ، و انفـاق نفس به معنای مخالفت کردن با آن در طلب رضایت الاهی است که از مصادیق آن انفاق مال نیز می تواند باشد (همان : ٤٩).
٤. تحلیل تأویلات تستری همان گونه که روش تفسیر ادبی و بیان معانی کلمات قرآن با رجوع به اهـل لغـت و اسـتعمال در عرف و خبرگان این فن میسر می شود، تفسیر عرفانی یا تأویل آیات نیز با توجه بـه روح عرفـان ، که عالم را در درون انسان و انسان را در عالم جست وجو می کنـد، معیـار مشخصـی می یابـد.