چکیده:
مقدمه: کارکنان در بخش غیررسمی اشتغال، امکان دریافت پوشش مناسب برای بیمه درمانی را جز به صورت اختیاری ندارند. پژوهش حاضر، با بررسی روند توسعه بیمه های اختیاری درمان، برای اولین بار تمایل به پرداخت خانوارها در جمعیت فعال کم درآمد در بخش غیررسمی اشتغال برای بیمه درمان را با هدف پوشش کشوری این بیمه ها مورد ارزیابی قرار داده است. روش بررسی: این پژوهش از نوع آماری- تحلیلی است و با استفاده از پرسشنامه ارزشگذاری اقتضایی، برای تعیین تمایل به پرداخت حق بیمه توسط خانوارها برای بیمه درمان اختیاری مشروط به سهم مشارکت یا حمایت مالی دولت، انجام شده است. اطلاعات مورد نیاز از داده های ثبتی طی دوره زمانی 1366 تا 1388 استخراج گردیده و از تحلیل رگرسیونی جهت آنالیز داده ها برای تعیین حق بیمه خانوارها و مشارکت دولت، استفاده شده است. یافته ها: این پژوهش سهم حق بیمه خانوارها و سهم مشارکت دولت برای بیمه درمان اختیاری را در سه دهک اول شهری برآورد می نماید. یافته ها همچنین بر اساس ضرایب کشش به دست آمده، نشان می دهند که با کاهش مشارکت مالی دولت در حق بیمه درمان، تأثیر این متغیر بر تمایل به پرداخت خانوارهای کم درآمد برای بیمه های اجتماعی درمان از نوع بیمه اختیاری کاهش می یابد، و در مقابل، بر تأثیر شاخص اقتصادی-اجتماعی خانوارها در تابع تمایل به پرداخت افزوده می شود. نتیجه گیری: شرایط لازم برای پوشش کشوری بیمه درمان اختیاری ضروری می نماید، اولا، محاسبات آماری و داده ها برای متغیرهای تأثیرگذار بر تمایل به پرداخت خانوارها برای حق بیمه درمان، مطابق با پرسشنامه متداول در روش ارزشگذاری اقتضایی براساس اطلاعات واقعی و به درستی فراهم گردد. ثانیا، نظام اداری بیمه-های اجتماعی به اندازه ای توسعه یابد که برای خانوارهای کم درآمد، امکان دسترسی کامل به خدمات اداری آن، و آگاهی کامل از ارقام هزینه درمان و درآمد سالانه خانوارها، مشارکت دولت و ارزش ریالی خدمات بیمه درمان اختیاری، فراهم گردد.
Employees in the informal sector of the Iranian economy suffer from lack of access to various health insurance services. This research tries to assess the development of arbitrary health insurance schemes and households’ willingness to pay for health care premium for the low-income employees in the informal sector، totally aiming at universal coverage for the insurance scheme. This research is of statistical- analytic type، which uses contingent valuation questionnaire to estimate households’ willingness to pay for arbitrary health care premium subject to government financial contribution. To do this، it applies record data over the period 1987-2009. The regression analysis is used to determine households’ health care premium and public sector contribution. The research estimates the premium of the arbitrary health care insurance for the urban households in the first three deciles and determines the government contribution to this scheme. The estimated elasticities show that reduction in the government share in health care premium increases the effect of social- economic variables on households’ willingness to pay for health care premium. To achieve universal coverage in the arbitrary health insurance scheme for the low-income group requires providing appropriate data on variables affecting households’ willingness to pay through contingent valuation questionnaire. In addition، the administrative system for social health care insurance should be developed to the extent that low-income households can get access to insurance administrative services، and receive full information about annual households’ income and health expenditure، public sector contribution and monetary value for the arbitrary health insurance services.
خلاصه ماشینی:
روش بررسي در اين پژوهش براي اولين بار براساس اطلاعات پرسشنامه اي که از داده هاي اطلاعاتي رسمي و ثبتي موجود در سالنامه هاي آماري و گزارش هاي تفصيلي سالانه بودجه خانوار، اطلاعات سري زماني بانک مرکزي و مؤسسات بيمه اجتماعي درمان جمع آوري گرديد، تمايل به پرداخت خانوارها در جمعيت فعال کم درآمد در بخش غيررسمي اشتغال مورد ارزيابي قرار گرفت .
نتايج رگرسيوني معادله (١) براي سناريوهاي اول ، دوم و سوم ، دوره ١٣٨٨-١٣٦٦ (به تصویر صفحه رجوع شود) منابع آماري: آمارهاي رسمي سازمان تأمين اجتماعي و سازمان بيمه خدمات درماني (سازمان بيمه سلامت ) سالنامه هاي آماري و گزارش تفصيلي سالانه بودجه خانوار (نتايج آمارگيري از هزينه - درآمد خانوارها)- مرکز آمار ايران بانک اطلاعات سري زماني- بانک مرکزي ايران به اين ترتيب ، نتايج تخمين ضرايب همبستگي رگرسيوني بين تمايل به پرداخت براي حق بيمه درمان و متغيرهاي توضيحي، نشان داده شده در جدول (٢)، برآورد قابل اعتمادي براي حق بيمه سهم بيمه شده و دولت در سناريوهاي مورد نظر فراهم ميآورد.
کشش تمايل به پرداخت خانوارهاي کم درآمد شهري براي بيمه هاي اجتماعي درمان نسبت به شاخص اقتصادي- اجتماعي خانوارها، مشارکت دولت در پرداخت حق بيمه و بهره مندي از تسهيلات دولتي با حداقل فرانشيز (يا رايگان ) (به تصویر صفحه رجوع شود) مأخذ: يافته هاي پژوهش بر اساس نتايج نشان داده شده در جدول (٣)، مطابق انتظار، رابطه بين بهبود وضعيت اقتصادي- اجتماعي خانوارها در سه دهک اول شهري با متغير تمايل به پرداخت خانوارها براي بيمه اجتماعي درمان مثبت است .