چکیده:
"لمعهالسراج لحضره التاج" روایتی است از قصۀ معروف بختیارنامه که ظاهرا در اواخر قرن ششم یا اوایل قرن هفتم هجری به دست نویسندهای ناشناس نگارش یافته است. بختیارنامه که به ادبیات داستانی پیش از اسلام تعلق دارد، قصهای معروف بوده و از حکایتهای تودرتو تشکیل شده است. قصۀ لمعهالسراج حکایت گرفتاریهای یک شاهزاده است که به دام حسادت ده تن از وزیران پدر افتاده و پادشاه قصد اعدام او را کرده است. او در ده شب با بیان ده قصۀ جذاب، شاه را سرگرم کرده و مرگ خود را به تأخیر میاندازد. در پایان قصه، شاهزاده با کمک یکی از عیاران از مرگ رهایی مییابد. در لمعهالسراج ویژگیهای قصهپردازی قدیم فارسی با نثری مصنوع و متکلف دیده میشود. عناصر داستانی در لمعهالسراج به شکلی ابتدایی و به قصد تبیین دیدگاههای اخلاقی گرفتار پیچشهای لفظی و معنوی شدهاند. ضعف بیان در روایت، زبان عقیم، نثر آمیخته به عربی مفرط و آشفتگی در شیوهها و تکنیکهای روایت داستان، این متن متکلف را از مسیر اعتدال دور کرده است. در این تحقیق به بررسی موارد مختلف سبکی و ساختاری لمعهالسراج توجه شده و هدف آن رسیدن به الگوی تدوین این کتاب بوده است
خلاصه ماشینی:
از آن جا که اصل قصه های لمعه السراج به تصریح اغلب منتقدان ، از ادبیات پهلوی بوده است ، برجسته ترین تغییری که در گزارش قرن هفتمی آن میتوان دید، سوای تسجیع و ترصیع که آن را بس پرتکلف کرده ، تبدیل فضای ایرانی قصه ها به فضای اسلامی است ، به نحوی که خواننده گمان میبرد که این قصه ها شرح وقایعی هستند که در ممالک اسلامی (مصر، عدن ، بصره ، شام ، حلب ، ایران ، قفقاز) و نزدیک به زمان نگارش اثر رخ داده اند.
شناخت ساختار متنی مانند لمعه السراج به طور کلی منجر به شناخت اسلوب قصه پردازی ایرانی-اسلامی در سده های ششم و هفتم میشود و از رهیافت به درون مایۀ این کتاب میتوان به احکامی کلی در خصوص کتاب هایی نظیر؛ کلیله و دمنه ، سندبادنامه و سایر متون مشابه دست یافت .
تنها موردی که میتوان در مطالعه بر روی مقولۀ زمان از خلال قصه های لمعه السراج دریافت ، رویکرد نویسنده به دورۀ اسلامی است او در بسیاری ازجاها با آوردن حدیث و آیه و نقل آن آیه و حدیث از زبان یکی از شخصیت ها، یک نشانۀ اسلامی را وارد گفتمان قصه کرده است که برخی از آن ها را در ذیل میبینیم : «فرزندان خط و قرآن بیاموختند» (بختیارنامه ، ١٣٦٧: ١٢٠).
همان طور که در مباحث پیشین گفته شد، در میان قصه های لمعه السراج هر چیز جایگاه از پیش تعیین شده دارد و اصولا شخصیت ها نماینده صنف خود هستند، زمان و مکان هم بسیار کلی و به دور از جزئیات در نظر آمده است .