چکیده:
مسئله توسل، شفاعت و استغاثه از جمله مسائل کلامی است که فرق مختلف اسلامی درباره آن نظرات متفاوتی داده اند. برخی فرق اسلامی موارد مذکور را قبول دارند. اما برخی دیگر قبول ندارند و گروهی دیگر نیز معتقدان به توسل و شفاعت را کافر و کشتن ایشان را واجب می دانند. وهابی ها از جمله کسانی هستند که در زمینه توسل، شفاعت و استغاثه نظرات بسیار تند و تکفیری دارند؛ به گونه ای که بسیاری از مسلمانان را با حربه تکفیر از دایره اسلام بیرون رانده، قتل آنها را نیز جایز می شمارند. پژوهش حاضر با کاویدن زوایای مختلف توسل، شفاعت و استغاثه اقسامی شانزده گانه را برای موارد مذکور ترسیم، و محل نزاع با مخالفان را به صورت شفاف تقریر کرده است. از این اقسام، پنج قسم مربوط به توسل است که در تمام اقسام بین شیعه و وهابیت اختلاف است. پنج قسم مربوط به شفاعت است که در دو قسمت آن اختلاف است. شش قسم دیگر هم مربوط به استغاثه است.
The issues of Tawasul (invocation to anyone rather than Allah with divine permission)، intercession and Imploration are the theological issues that different Islamic sects do not agree on. Some of the sects accept them، while others do not. And in some cases، those who believe in Tawasul and intercession are considered unbeliever and killing them is obligatory. Wahhabis are one of sects that have radical and extreme excommunicational opinions regarding Tawasul، intercession and Imploration، in a way that، by the use of takfir، they exclude most of the Muslims from the realm of Islam and legitimize killing them. Having scrutinized the concept of Tawasul، intercession and Imploration، The present research divides them into sixteen categories and makes clear the disputed areas. We need to say that، five of these sixteen categories are related to Tawasul which only one of the parts is a matter of dispute between Shia and Wahhabites. Five are related to intercession that one part is not agreed upon. And the other six categories concern imploration.
خلاصه ماشینی:
بنابراین، میتوان گفت در اصل موضوع توسل، میان مسلمانان و وهابیت هیچ اختلافی نیست؛ بلکه توجه نداشتن وهابیت به پیشفرضهای مسلمانان برای پذیرش توسل به ارواح اولیای الهی و درخواست شفاعت از ذوات مقدسه و استغاثه به ارواح اولیای الهی در زمان ممات آنها و تفسیر غلط وهابیت از معنای عبادت و توحید و شرک، باعث این منازعات شده است.
"/> دیگر آنکه در اصل توسل، شفاعت و استغاثه میان مسلمانان هیچ اختلافی وجود ندارد و اختلاف در برخی اقسام آن است<FootNote No="113" Text=" قادری، محمد طاهر، استغاثه و جایگاه شرعی آن، ص16-32.
» که در اینجا مستقیما خدا خوانده شده و مقام و بزرگی اولیای الهی واسطه قرار گرفته است که این میتواند قبل از حیات دنیوی اتفاق افتاده باشد مثل توسل انبیای اولوالعزم به پیامبر اسلام، یا در زمان حیات باشد یا میتواند در زمان ممات باشد (یعنی پیامبر در برزخ باشند) یا آنکه در قیامت باشد.
یا در زمان غیاب و ممات ایشان است، به این صورت که شخص در منزل یا نزد قبر اولیای الهی از ایشان درخواست میکند که برای او دعا کنند و از خدا حاجتی را برایش بخواهند.
وهابیت توسل به دعای پیامبر یا اولیای الهی در زمان حیات عندالحضور و در قیامت را میپذیرند و این را همان شفاعت صحیح میدانند.
در این قسم دوم (توسل به دعا که در واقع شفیع شدن پیامبر است و همان شفاعت است)، اختلاف اصلی میان مسلمانان با وهابیت، در زمان ممات (حیات برزخی) است.
بلکه آیات و روایات متعددی تصریح دارد که توسل به پیامبر و اولیای الهی و درخواست شفاعت از آنها جایز است.