چکیده:
مسئله رویت خداوند متعال به وسیله چشم (قوه باصره) از مسائل کلامی باقدمتی است که از گذشته میان متکلمان فرقه های اسلامی محل بحث و اختلاف فراوان بوده است. بحث اصلی در این مسئله این است که آیا رویت خداوند از نظر ثبوتی ممکن است؟ همچنین پس از ثبوت امکان رویت خدا یا فارغ از آن، آیا در مقام اثبات، دلیلی بر آن وجود دارد؟ امامیه اثناعشریه، زیدیه، اسماعیلیه، معتزله و اباضیه، جواز و وقوع رویت خداوند را عقلا و نقلا منکر شده اند؛ در مقابل، اشعریه، ماتریدیه، سلفیه، اهل حدیث و فرقی دیگر از اهل سنت آن را عقلا جایز و نقلا در آخرت لازم دانسته اند. در این نوشتار با نقد دیدگاه سلفیه، به ویژه ناصر القفاری، نویسنده کتاب اصول مذهب الشیعه و اثبات محال بودن رویت بصری خداوند متعال در دنیا و آخرت، نشان داده شده است که دلایل عقلی و نقلی، بر عدم رویت بصری خداوند دلالت می کند.
The issue of seeing Allah with eyes (vision) is one of the controversial theological issues that has aroused many discussions among theologians of all Islamic sects so far. The main question is that; is it positively possible to see Allah? And after proving the possibility of it، are there any reasons to prove that this seeingnhas happened or will happen? The Twelvers (Shia Imamites)، Zaidiyyah، Ismailiyah، Muʿtazilah and Abazieh have، based on logic and tradition، denied the possibility of seeing Allah، while on the other hand، Ash'ariya، Maturidieh، Salafieh، People of Hadith and some of the other Sunni sects have considered it logically possible، and in the next world based on tradition. In this writing، criticizing the Salafi viewpoint، specially Naser Al-Qaffari’s ، the author of the book the principles of Shia sect، we will prove that based on logic and narrations it is impossible to see Allah in this world and the next world.
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار با نقد دیدگاه سلفیه، به ویژه ناصر القفاری، نویسنده کتاب اصول مذهب الشیعه و اثبات محال بودن رؤیت بصری خداوند متعال در دنیا و آخرت، نشان داده شده است که دلایل عقلی و نقلی، بر عدم رؤیت بصری خداوند دلالت میکند.
روایت اول؛ ایشان در رد قول شیعه - که قائل است خداوند کیفیت ندارد [و لذا قابل رؤیت نیست]- قطعهای از روایتی را که در کافی نقل شده است میآورد،<FootNote No="152" Text=" همان، ص551.
عمدتا سه دلیل عقلی بر عدم امکان رؤیت خداوند اقامه شده است که عبارت است از: عدم تحقق شرایط رؤیت (مانند لزوم مقابل قرار گرفتن رائی و مرئی) در مورد خداوند به دلیل ملازمه این شرایط با تشبیه یا تجسیم خداوند،<FootNote No="160" Text=" علم الهدی، سید مرتضی، الملخص، ص243؛ حمصی رازی، سدید الدین، المنقذ من التقلید، ج1، ص122.
بنابراین، دانسته شد حداقل به پنج آیه کریمه از آیات قرآنی بر عدم رؤیت خداوند استدلال شده است که هم شیعه و هم اهل سنت به بررسی تکتک آن پرداختهاند، اما نویسنده کتاب اصول مذهب الشیعة متأسفانه به هیچ یک از این آیات هم اشاره نمیکند.
"/> در مقابل، منکران رؤیت بصری خداوند به این استدلال پاسخهای فراوانی دادهاند، از جمله اینکه: حضرت موسی( درخواست رؤیت قلبی کرده است و هدف او هم از این پرسش این بوده است که خداوند متعال را از طریق علم ضروری دریابد؛<FootNote No="181" Text=" طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد، ص77؛ طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج8، ص238.
"/> ممکن است مقام بحث از موارد حذف مضاف باشد؛ به این معنا که حضرت موسی( درخواست رؤیت آیه و علامتی از نشانههای قیامت را کرده باشد؛<FootNote No="182" Text=" طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد، ص77؛ همدانی، عبدالجبار، المغنی، ج4، ص163.