چکیده:
روش علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان استفاده از آیات قرآن کریم در تفسیر دیگر آیات است. از اشاره هایی که در مقدمه و متن این تفسیر آمده است می توان دریافت آیات غرر، آیات کلیدی قرآن کریم هستند که می توانند راه گشای تفسیر بسیاری از آیات قرآن و حتی کلیدی برای فهم بسیاری از روایات باشند و علّامه طباطبائی از این آیات به طرز چشم گیری برای تفسیر آیات دیگر بهره برده است. این مقاله با روش اسنادی در گردآوری، و تحلیل و توصیف در تجزیه و تحلیل، به بررسی آیات 82 و 83 سوره «یس» (به عنوان نمونه ای از آیات غرر)، نشان می دهد علّامه از مفاهیم این دو آیه در تفسیر آیات مرتبط دیگر، که دارای معارف مربوط به افعال خداوند و به طور خاص درباره موضوع «امر» می باشند، بهره فراوانی برده است. درواقع، این دو آیه را اصل قرار داده و آیات مرتبط دیگر را با محوریت این آیات تفسیر کرده است.
خلاصه ماشینی:
"آیه 82 سوره «هود» «فلما جاء أمرنا جعلنا عالیها سافلها و أمطرنا علیها حجارة من سجیل منضود» (همین که امر ما آمد، سرزمینشان را زیر و رو نموده، بلندی هایش را پست، و پستی هایش را بلند کردیم و بارانی از کلوخ بر آن سرزمین باریدیم؛ کلوخ هایی همچون دانه های تسبیح ردیف شده)، اشاره به عذاب قوم لوط به وسیله امر الهی دارد و اما علامه طباطبائی در بیان معنای امر الهی از مفهوم آیه 82 سوره «یس» (به عنوان نمونه ای از آیات غرر) استفاده کرده و می نویسد: منظور، امر خدای تعالی به ملائکه است به اینکه آن قوم را عذاب کنند و این امر همان کلمه «کن» (مفهوم برداشت شده از این کلمه که همان وصف شأن الهی در اراده کردن برای خلقت است و این بدان معناست که افاضه وجود، از ناحیه خدا به هر چیزی که موجود می شود، بجز ذات متعالی خدا به هیچ چیز دیگر احتیاج ندارد، و چون ذات خداوندی اراده کند هستی آن را، بدون تخلف و درنگ موجود می شود) است که آیه شریفه «إنما أمره إذا أراد شیئا أن یقول له کن فیکون» به آن اشاره دارد (طباطبائی، 1417ق، ج 10، ص 344)."