چکیده:
در این مقاله، به بررسی روش الزام نفس در تعلیم و تربیت ارزش ها پرداخته می شود. یکی از روش هایی که براساس آیات و روایات می توان از آن در جهت تعلیم و تربیت ارزش ها بهره برد، روش الزام نفس است. در این روش، با وجود اینکه نفس نسبت به انجام ارزشی کراهت دارد، وادار به انجام آن ارزش می شود تا آن ارزش در نفس شکل گیرد و جزئی از وجود شخص شود. در این پژوهش، به برخی از ساحت های تعلیم و تربیت ارزش ها، ازجمله: ارزش های عبادی، اخلاقی، اقتصادی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی پرداخته شده، و مستندات روایی و قرآنی آن بیان شده است.
خلاصه ماشینی:
"از این دو روایت به طور صریح الزام نفس استفاده می شود؛ زیرا وقتی که انسان فاقد خصلتی مثل بردباری باشد و درون او با این ویژگی تناسب و هماهنگی نداشته باشد و از طرف دیگر، به او دستور داده می شود که مانند افراد بردبار عمل کن، مراد این است که ظاهر خود را، برخلاف باطن خود جلوه بده که باطن هم از این ظاهر متأثر شده و شبیه ظاهر شود، و این عمل محقق نمی شود مگر اینکه نفس را به انجام آن وادار کرد.
در زمینه ولایت مداری و مطیع بودن نسبت به ولی، چیزی که ضرورت آن در ابتدای امر به روشنی جلوه می کند الزام نفس است؛ زیرا پیش از آنکه نفس انسان مؤدب به آداب الهی شود، در برخی و حتی در بسیاری از موارد، نسبت به دستورات ولی امر خود کرنش نشان نمی دهد؛ از طرف دیگر، اطاعت از ولی امر مطلقا واجب است و معصیت عدم اطاعت از ولی از گناهانی است که علاوه بر محرومیت از کمالات و برکات دنیوی، عقوبت اخروی را به دنبال دارد؛ ازاین رو، جهت وجوب حفظ نفس از عقوبت الهی و عدم محرومیت از برکات و کمالات دنیوی و اخروی، در مواردی که نفس زیر بار اطاعت ولی نمی رود باید نفس را وادار به این امر کرد.
در سایر ساحت ها مانند: ارزش های اقتصادی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی نیز همین روند ادامه دارد و براساس آیات و روایاتی که در این زمینه وارد شده است، برای اینکه بتوان این ارزش ها را در نفس خود پیاده کرده، از روش الزام نفس استفاده می شود."