چکیده:
«عدالت» مفهومی است که بشر همواره به دنبال آن بوده و نظریه پردازان آرمان شهر، جامعه ایده آل خود را بر پایه آن بنا کرده اند. قرآن عدالت را هدف بعثت انبیا می داند. یکی از مهم ترین ابعاد عدالت، «عدالت توزیعی» یا «عدالت اقتصادی» است. یکی از این اندیشمندان جان رالز، با طرح نظریه «عدالت به مثابه انصاف» کوشیده است مفهوم «عدالت» را در بستر لیبرالیسم تبیین کند که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اسلام نیز به «عدالت توزیعی» توجه ویژه نشان داده و اندیشمندان مسلمان از جمله، شهید صدر، عدالت توزیعی را یکی از سه رکن مکتب اقتصادی اسلام می داند و با طرح نظریه «توازن»، عدالت توزیعی را از دیدگاه اسلام، تبیین کرده است. این پژوهش به روش تحلیلی و تطبیقی این دو نظریه را بررسی کرده و تبیین نموده است که با وجود شباهت ظاهری دو نظریه، در موضوعاتی همچون توجه به عدالت توزیعی و جایگاه فقرا، تمایزهای مهمی میان این دو وجود دارد؛ مثل تمایز در منشا عدالت، تمایز در مبانی، و تمایز در قلمرو. این پژوهش بیان می کند که نظریه رالز با توجه به مبانی آن، قابل طرح و اجرا در جوامع مذهبی و غیرلیبرال نیست.
خلاصه ماشینی:
"اصل تمایز: رالز اصل دوم «عدالت» خود را چنین بیان می کند: «نابرابری های اجتماعی و اقتصادی را به دو شرط می توان پذیرفت: یکی اینکه این نابرابری ها باید در رابطه با مناصب و مقام هایی باشد که در شرایط برابری منصفانه فرصت ها باب آنها به روی همه باز است، و دیگر اینکه این نابرابری ها باید بیشترین سود را برای محروم ترین اعضای جامعه داشته باشد» (رالز، 2001، ص 42).
نظریه شهید صدر نیز به فقرا توجه ویژه دارد و همه افراد جامعه را طبق تکافل عمومی، مکلف می کند تا نیازهای ضروری فقرا را برآورده سازند، اما اختلاف در سطوح مصرف (و نه در درجات درون یک سطح) و تداول ثروت در دست ثروتمندان را هرگز نمی پذیرد و دولت را مکلف می داند تا این توازن را برقرار سازد.
اما در هنگام تطبیق عدالت، یعنی پاسخ به این سؤالات که «حقوق و شایستگی هایی که باید رعایت شود، کدام است؟ کدام یک از نابرابری ها و بی عدالتی ها باید رفع شود؟ مراد از توازن در جامعه چیست؟ به چه میزان می توان در آزادی های افراد برای برقراری عدالت دخالت کرد؟ داور نهایی در خصوص درستی یا نادرستی برداشت ما از عدالت کیست؟ شریعت الهی داور نهایی است یا قرارداد اجتماعی؟» تمایزهای دو نظریه بیشتر نمایان می شود."