چکیده:
نهضت جنگل تداوم راستین انقلابی بود که مجاهدین آرمانخواهش شاهد استحاله سریع آن بودند و به عیان مشاهده میکردند که همه تلاشها و جانبازیهایشان، نتیجهای جز تغییر چند نام و عنوان نداشته و نتوانسته در ماهیت نظام سیاسی و اجتماعی ایران تغییری به وجود آورد. علت یابی این انحراف آنها را به نفوذ و دخالت بی حد و مرز دولتهای استعمارگر روسیه و انگلستان در امور کشور رساند و یقین کردند، تا زمانی که ایران به استقلال کامل نرسد، همه تلاشهای آینده هم چیزی جز به دور خود چرخیدن نخواهد شد. نهضت جنگل با چنین تحلیلی بنیان گذارده شد و میرزا کوچک خان جنگلی از جمله مجاهدینی بود که قیام مسلحانه را به جای مبارزات قانونی و پارلمانی برگزید. وقوع انقلاب کمونیستی 1917 روسیه و تغییر سیاستهای این کشور، نگاهها به روسیة جدید را تغییر داد و میرزا به تعریف جدیدی از دوست و دشمن رسید، اما بیاطلاعی او از بده بستانهای پشت پرده و در سطح کلان، باعث شکست او و ناکامی جنبش جنگل شد.
خلاصه ماشینی:
"با آنکه میرزا و یارانش یکی از اصلیترین دلایل برپایی جنبش خود را مبارزه با دخالت دولتهای بیگانه و کسب دوباره استقلال کشور معرفی میکردند (فخرایی، 1354: 51)؛ اما بعدها میرزا، روابط گستردهای با انقلابیون روسی و دولت تازه تأسیس کمونیستی شوروی برقرار کرده؛ از سیاستها و علایق آنها تا حد زیادی در شکل دهی به نهضت پیروی کرد.
طبعا این پرسش برای ناظرین ایجاد میشود که چگونه مبارزی که یکی از اهداف اصلیش حفظ استقلال و جلوگیری از دخالتهای بیگانگان بوده، تا بدین حد نسبت به دشمن دیروزین خود خوشبین شده و به چنان بده بدستانها و رهنمود گرفتنهایی راضی گشته است؟ نویسندگان این مقاله سعی خواهند کرد در این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و علتیابی مناسبات میرزا کوچک خان با دولت روسیه پیش و پس از انقلاب کمونیستی 1917 بپردازند.
(پرتو، 1391: 65) وی در یادداشتی دیگر برای سفارت روسیه، ضمن برشمردن مواردی از اعتراضات در گیلان آورده است: «امروز در رشت و انزلی و لاهیجان تجمعاتی از مردم تشکیل شد و سخنرانان ضمن فروکوفتن اقدامات ما خواهان دست کشیدن دولت ما از دخالت در امور ایران شدند و آمادگی خود برای مقابله با نیروهای ما اعلام کردند.
این دیدارها همزمان بود با تلاشهای لنین و تروتسکی در جلب نظر دولتها و مردم جوامع تحت سلطه انگلستان و طبعا به همان صورتی که آزادیخواهان در تهران نسبت به تغییر رویه همسایه شمالی خوشبین بودند، به طریق اولی، جنگلیها نیز از این پیشامدها احساس خوشحالی میکردند، به ویژه آنکه آنان بسیاری از یاران دیروز خود را در صفوف انقلابیون جدید روسیه میدیدند."