چکیده:
تفسیر و قضاوت راجع به دو مقوله «نگرانیهای بینالمللی» و «تعهدات بینالمللی» مرتبط با برنامه هستهای ایران، ازجمله امور اختلافی بوده که طرفهای درگیر و ذینفع، مواضع و دیدگاههای متعارض خاص خود را دارند. درحالیکه مسئله اول، ماهیتا امری ذهنی است و احراز یا انکار آن، تابعی از متغیرهای غیرملموس عمدتا سیاسی ـ امنیتی است، مسئله دوم اساسا مقولهای عینی است که میتوان با درنظرداشتن حقوق بینالملل قابل اعمال و حقایق اثباتشده، درمورد آن قضاوت کرد. همواره طرفهای مقابل ایران با اشاره به «نگرانیهای مشروع جامعه بینالمللی»، پایبندی ایران به «تعهدات بینالمللی"اش را خواستار شدهاند. در مواضع ابرازشده، طرفهای مقابل ایران بدون شکافتن مبانی استدلالی، بهطور کلی ضمن تاکید بر مسئولیتهای خود در تضمین اجرای تعهدات بینالمللی ایران، بر ضرورت پایبندی به الزامات بینالمللی اشاره میکنند. درمقابل، ایران ضمن اعلام آمادگی بهمنظور تعامل در جهت رفع نگرانیها و اتخاذ داوطلبانه اقدامات اعتمادساز، همواره بر این عقیده بوده است که در عین التزام به «تکالیف بینالمللی»، بر استیفای کامل «حقوق بینالمللی خود، وفق معاهده عدم اشاعه هستهای» مصر است. در میان مجموعهای از ادعاهای حقوقی، این نوشتار تلاش دارد که تنها برخی اختلافات حقوقی عمده میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهعنوان سازمان بینالمللی تخصصی را از منظر حقوق بینالملل معاهدات بررسی کند. در مقاله، اختلافات حقوقی میان ایران و آژانس در زمینه مسئله احراز عدم پایبندی، گزارشدهی پرونده ایران به شورای امنیت، تعلیق اجرای ترتیبات فرعی و نهایتا، صلاحیت آژانس در رسیدگی به فعالیتهای هستهای غیراعلامی مورد قضاوت حقوقی بینالمللی قرار خواهد گرفت.
Interpreting and adjudicating international concerns and international obligations in Irans nuclear program has always been among disputed issues between all engaged and interested parties with their own positions and contradictory views. While, the first issue is subjective in nature, the latter could be an objective one that can be defined and decided according to the applicable international law and the established facts. Some parties are referring to international legitimate concerns of the international community and also are demanding the Islamic Republic of Iran to abide by its so-called international obligations. They insist on their duties to ensure the implementation of international obligations by Iran and urging the compliance to international requirements. On the other side, the Islamic Republic of Iran while declaring its readiness to engage with such concerns believes that it can fully enjoy its rights according to the Nuclear Non-proliferation Treaty (NPT). Beside other legal claims, through the application of the rules and principles of the law of treaties, this paper deals with some major legal disputes raised between the Islamic Republic of Iran and the IAEA in terms of verification of non-compliance, reporting the Iranian case to the Security Council, suspending the implementation of subsidiary arrangements and finally exercising IAEAs competence with respect to the non-declared activities.
خلاصه ماشینی:
ابهام این است که آیا آژانس، صلاحیت دارد که فقدان فعالیتهای غیراعلامی و همچنین اعلام عدم انحراف در فعالیتها و تأسیساتی که بهطور مستقیم با مواد قابل شکافت هستهای مرتبط نبوده، تضمین کند؟ با توجه به حل برخی از موضوعات معلق و ضرورت عادیسازی روند رسیدگی به پرونده هستهای ایران، روشنشدن ابعاد این ابهام حائز اهمیت است زیرا درحقیقت با انعقاد برنامه کاری بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سال 2007 1 جهت حلوفصل موضوعات باقیمانده از گذشته و حلوفصل نهایی آنها در سال 2008، 2 از آن پس این ابهام مطرح بوده است که آیا آژانس کماکان میتواند نسبت به برنامه هستهای ایران اعمال صلاحیت اختصاصی کرده و از عادیسازی رسیدگی به این INFCIRC/711, 27 August 2007.
تبیین چارچوب کلان ادعاها و استدلالات حقوقی مدیرکل آژانس در گزارشهای خود اعلام کرده است که اگرچه «میتوان راستیآزمایی کرد که مواد هستهای اعلامی در تأسیسات هستهای و همچنین اماکن مرتبط اعلامشده از سوی ایران وفق موافقتنامه پادمان انحراف نداشته است، اما ازآنجاییکه ایران ازجمله از طریق اجرای پروتکل الحاقی، همکاری لازم را انجام نمیدهد، آژانس نمیتواند در خصوص فقدان مواد و فعالیتهای هستهای غیراعلامی در ایران، تضمین معتبری بدهد و بنابراین، نتیجهگیری کند که کلیه مواد هستهای در ایران در فعالیتهای صلحآمیز قرار دارد».
اول اینکه از یک طرف مشخص شود آیا وفق موافقتنامه پادمان بین ایران و آژانس، وظیفه راستیآزمایی فقدان برنامه غیراعلامی وجود دارد و از طرف دیگر آیا اثبات ماهیت انحصارا صلحآمیز برنامه هستهای ایران، با توجه به ادعاهای موجود مرتبط با ابعاد نظامی احتمالی ضروری است؟ علاوه بر این با توجه به درگیربودن شورای امنیت، آیا تلاشی از سوی این رکن حافظ صلح و امنیت بینالمللی برای تغییر دامنه تکالیف و صلاحیتهای پادمانی صورت پذیرفته است یا خیر؟ 4ـ2.