چکیده:
یکی از نظام های هنجاری بسیار مهم در هر جامعه و جهان های فرهنگی، آداب اجتماعی است. هویت انضمامی، بین الاذهانی، نسبی و متغیر بودن و کارکرد های صوری آداب موجب شده تا این بخش هنجارین، به رغم اهمیت از حوزه مطالعات محققانه به دور مانده و یا در حاشیه موضوعات فقهی، حقوقی و اخلاقی به اجمال ملاحظه شود. پرسش از چیستی، چرایی و ضرورت، انواع، نقش و کارکرد، مبانی نظری، وجوه اشتراک و افتراق آن با سایر نظام های هنجاری همچون اخلاق، فقه، قانون، عرف، و استحسانات زیباشناختی، عمده ترین پرسش هایی است که انتظار می رود شاخه های مختلف علوم اجتماعی به تناسب علایق و جهت گیری های رشته ای خود بدان توجه کنند. این نوشتار درصدد است تا نسبت مفهومی، نظری، زبانی و کارکردی میان اخلاق و آداب اجتماعی را به مثابه دو نظام هنجاری با محوریت منابع دینی و منابع معرفت دینی مورد واکاوی و تحلیل قرار داده، به برخی نتایج کاربردی متناسب با اقتضائات جامعه موجود دست یابد. روش مطالعه، تحلیل محتوای گزاره های مربوط در متون و منابع دینی و علمی با روش تفسیری است.
خلاصه ماشینی:
این نوشتار درصدد است تا نسبت مفهومی، نظری، زبانی و کارکردی میان اخلاق و آداب اجتماعی را بهمثابه دو نظام هنجاری با محوریت منابع دینی و منابع معرفت دینی مورد واکاوی و تحلیل قرار داده، به برخی نتایج کاربردی متناسب با اقتضائات جامعه موجود دست یابد.
شناخت مبنای ارزشی و هنجاری، احکام و ویژگیهای مشترک و اختصاصی، ضرورت و اهمیت فرهنگی اجتماعی، نقش و کارکرد، جایگاه آنها در سلسلهمراتب ارزشی جامعه، چگونگی تصمیم در مقام فرهنگسازی و سیاستگذاری، وظیفة کنشگر به هنگام بروز تزاحم میان آنها، چگونگی ارزشیابی در خصوص رفتار افراد، بخشی از نتایج مورد انتظار از این نوع مطالعات است.
اخلاق یا نظام اخلاقی در علوم اجتماعی، بیشتر به مجموعهای از ارزشها و هنجارها یا بایدها و نبایدهای مقبول و دارای اعتبار فرهنگی عام، که عمل و رفتار اعضای جامعه را در قلمروهای مختلف زندگی فردی و اجتماعی هدایت میکند، اطلاق شده است.
دهخدا، در توضیح ادب طبعی بهعنوان یکی از انواع ادب، که با اخلاق تناسب بیشتری دارد، به نقل از برخی لغتشناسان مینویسد: «ادب طبعی عبارت است از: اخلاق حمیده و صفات پسندیدهای که با ذات انسان سرشته شده باشد» و فرایند اکتساب آن را اینگونه توضیح میدهد: «ادب هر ریاضت ستودهای است که بهواسطه آن انسانی به فضیلتی آراسته میگردد و این معنی منقول از معنای لغوی تأدب و تأدیب است که در آنها ریاضت اخلاقی مأخوذ است» (همان).