چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر یادگیری «مغزـ محور» ( Brain-Based Learning) بر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانشآموزان پنجم ابتدایی است. در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی و طرح گروه کنترل نابرابر استفاده شده است. آزمودنیها تعداد 52 دانشآموز پسر کلاس پنجم شهر بیرجند که به انتخاب پژوهش گر در دو گروه آزمایش وکنترل جای داده، سپس به آموزگار کلاس آزمایش طی 5 جلسه آموزشهای لازم داده شد. همچنین به اولیا و سایر عوامل مدرسه طی 3 جلسه آموزش مرتبط با یادگیری مغز محور داده شد. محیط یادگیری نیز براساس مولّفههای تاثیر گذار (رنگ کلاس، تغذیه، آب، رایحه طبیعی و موسیقی) تغییراتی اعمال شد. سپس معلم گروه آزمایش آموزشهای ریاضی خود را براساس اصول یادگیری مغز محور در مدت سه ماه آموزش داد. برای هر دوگروه (آزمایش وکنترل) پیش آزمون و پس آزمون نگرش براساس مقیاس لیکرت و پیشرفت تحصیلی را براساس جدول دو بعدی هدف/ محتوا و سوالات تیمز تدوین و اجرا شد. یافتهها حاکی از آن بود که یادگیری مغز محور بر نگرش و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانشآموزان تاثیر قابل توجه و معناداری داشته است.
خلاصه ماشینی:
B. L) بر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی چکیده هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یادگیری «مغزـ محور» ( Brain-Based Learning) بر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانشآموزان پنجم ابتدایی است.
مدل آموزش یک پارچه کلارک (Klark`s Integrative Education Model, 1986) که بر اساس نظریه رشد مغز/ عقل جونگ « Jung`s theory of brain/mind development » شامل افکار، احساسات و حسهای فیزیکی کشف و دریافت میشود، رویکرد مغز محور را مد نظر قرار داده به طوری که این مدل نیز از طریق چهار کارکرد: 1 ـ تفکر 2 ـ کشف و دریافت 3 ـ احساس و هیجان 4 ـ حسهای فیزیکی، برنامه درسی را سامان دهی میکند (لروکس، مک میلان Leruks " Macmillan ,2001.
بنا بر نظرات پیاژه (Piaget, 1965)، جنسن (Jensen, 2011)، علم الهدایی (Alam Alhodai, 2009) و پژوهشهای آقازاده،(Aghazadeh, 2011) سیفی و همکاران (Seifi " Colleagues, 2010) و آریافر Ariafar, 2003)) و سایر پژوهشگران عبور سریع از ساخت کیفی مسائل به شکل کمی یا ریاضی آنها را، عامل عدم پیشرفت تحصیلی ریاضی میدانند؛ لذا از ادبیات مربوط به یادگیری انسان با رویکرد مغز ـ محور این طور برداشت میشود که استفاده ازشیوههای آموزشی واسطهای در پردازش محتوای ریاضی مؤثر بوده وکاربرد موقعیتهای شناختی در آموزش و پرورش از اهمیت زیادی برخوردار است.
نتایج حاصل از این پژوهش با یافتههای سیفی و همکاران (Seifi " Colleagues, 2010) در تحقیقی با عنوان «بررسی تأثیر آموزش یادگیری مغز ـ محور بر درک مطلب و سرعت یادگیری دانشآموزان سوم ابتدایی» نیز همخوانی داشته به طوری که موجب افزایش پیشرفت تحصیلی که ناشی از درک مطلب است، شده است.