چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل مهارتهای اجتماعی دانشآموزان استان آذربایجان شرقی و الزامات آن در برنامه درسی آنان انجام شده است. روش تحقیق توصیفی، از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری دانشآموزان پسر و دختر ابتدایی و متوسطه تحصیلی است. نمونه آماری این پژوهش 800 نفر از دانشآموزان استان بوده که 320 نفر از آنها مربوط به مقطع ابتدایی، 480 نفر مربوط به مقطع متوسطه بوده است که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری در این پژوهش، پرسشنامه سنجش مهارتهای اجتماعی برای دانشآموزان و پرسشنامه سنجش مهارتهای اجتماعی دانشآموزان متوسطه به کار گرفته شده است. جهت تحلیل دادهها از آزمونهایT مستقل، مانوا و تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت بین دانشآموزان دختر و پسر، مدارس دولتی، نمونه دولتی وغیر دولتی، مقاطع آموزشی، مناطق برخوردار، نیمه برخوردار وکم برخوردار در مهارتهای اجتماعی و مولفههای آن از نظر آماری معنادار بوده است. مهارتهای اجتماعی دانشآموزان بر حسب طبقه اجتماعی، رشته تحصیلی و تحصیلات والدین آنها متفاوت بوده است. همچنین این تفاوتها لزوم تجدید نظر در برنامه درسی و تغییر آن به منظور کسب مهارتهای اجتماعی که از اهداف برنامههای درسی است را ضروری مینماید.
خلاصه ماشینی:
نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت بین دانشآموزان دختر و پسر، مدارس دولتی، نمونه دولتی وغیر دولتی، مقاطع آموزشی، مناطق برخوردار، نیمه برخوردار وکم برخوردار در مهارتهای اجتماعی و مؤلفههای آن از نظر آماری معنادار بوده است.
یافتههای پژوهش سؤال پژوهشی 1: آیا بین مهارتهای اجتماعی ومؤلفههای آن در دانشآموزان پسر و دختر تفاوت وجود دارد؟ برای مقایسه مهارتهای اجتماعی و مؤلفههای آن در دانشآموزان پسر ودختر با توجه به نوع متغیرها از روش MANOVA استفاده شد، که نتایج در جدول شماره 1درج شده است.
مندرجات جدول شماره 5 نشان میدهد که تفاوت کلی در بین دانشآموزان مناطق برخوردار، نیمه برخوردار وکم برخوردار در مهارتهای اجتماعی و مؤلفههای آن، از نظر آماری معنادار است (001/0> P ).
مندرجات جدول شماره 9 نشان میدهد که مهارتهای اجتماعی دانشآموزان برحسب رشته تحصیلی آنها، متفاوت است و این تفاوت از نظر آماری معنادار است (001/0> P ).
مندرجات جدول شماره 12 نشان میدهد که مهارتهای اجتماعی دانشآموزان به تفکیک جنسیت متفاوت نبوده و این تفاوت از نظر آماری معنادار نبوده است (001/0< P ).
بنابراین در پاسخ به سؤال اول تحقیق، مبنی بر این که «آیا بین مهارتهای اجتماعی و مؤلفههای آن در دانشآموزان پسر و دختر تفاوت وجود دارد؟» میتوان چنین نتیجهگیری نمود که بین دختران و پسران در مؤلفههای جرأت ورزی، خودگردانی، قوانین اجتماعی، مسؤولیت پذیری و مهارت ارتباطی تفاوت وجود داشته و این تفاوت از نظر آماری معنادار است.