چکیده:
حقوق طبیعی به مثابۀ حقوق جوهری و بنیادین افراد، تباری کهن دارد و محصور در اندیشه یا مکتب خاصی نیست. این حقوق بر بنیانهای طبیعت و عقل آدمی استوار گشته است، از اینرو هیچ نظام و مکتب حقوقی نمیتواند نسبت به آن بیتوجه باشد. اما این موضوع که آیا حقوق بشر معاصر هم، ریشه در حقوق طبیعی دارد یا نه، همواره محل اختلاف بوده است. نوشتار حاضر که به دنبال بررسی ادعای طرفداران نظریۀ حقوق طبیعی بشر است، پس از تبیین مهمترین مصادیق حقوق طبیعی، به تحلیل نظری امکان و میزان اثرگذاری این حقوق بر حقوق بشر پرداخته و تلاش دارد تا آثار عینی این اثرگذاری را در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، منشور ملل متحد و همچنین در آرای حقوق بشری دیوان بینالمللی دادگستری نشان دهد.
As the most substantive and fundamental rights of individuals، natural rights are of an ancient history and are not surrounded by a particular school of thought. Natural law has been founded on nature and reason of human beings; of and from which no legal system can be independent and indifferent. Meanwhile، it has always been controversial whether contemporary human rights are also rooted in natural law. This paper seeks to examine the claims of proponents of natural rights. Once it explains the major instances of natural rights، it theoretically analyzes the possibility and impact of such rights on human rights in general، and highlights the objective traces and impacts of natural rights in the Universal Declaration of Human Rights، the UN Charter of Human Rights and the human rights judgments issued by the International Court of Justice.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به ضرورت های برشمرده شده ، مقالۀ حاضر به دنبال پاسخ به ایـن سـؤال اسـت کـه مفاهیم مندرج در اسناد حقوق بشری و نیز آن دسته از آرای دیوان بین المللی دادگسـتری کـه جنبۀ حقوق بشری دارند، تا چه میزان ریشه در حقوق طبیعی دارند؟ به عبارت دیگـر بـه عنـوان سؤال فرعی میتوان گفت : آیا حقوقی با این قدمت ، که در دوران باستان همواره به آنها با دیـدة تقدس نگریسته میشد، در عصر کنونی جایگاه گذشتۀ خود را حفظ کرده اند و در تدوین اسـناد حقوق بشری و نیز رویۀ قضایی بین المللی به اندازة کافی مـورد توجـه واقـع شـده انـد؟ یکـی از فرضیه های رایج این است کـه بسـیاری از مفـاهیم حقـوق بشـری کـه امـروزه در اعلامیـه هـا ، معاهدات بین المللی و نیز آرای مراجع قضایی بـین المللـی نمـود یافتـه انـد، برگرفتـه از حقـوق طبیعیاند، زیرا از ظاهر مفاهیم مندرج در منشور ملـل متحـد، اعلامیـۀ جهـانی حقـوق بشـر و میثاقین و همچنین برخی از آرای صادره از سوی دیوان بین المللی دادگستری این طـور بـه نظـر میرسد که برخاسته از طبیعت انسان و در راستای حفظ کرامت او باشند.
همچنین برای بررسی دقیق تر موضوع ، مقاله در دو گفتار مجزا، نخست ، تحلیل نظری اثرگذاری حقوق طبیعی بر حقوق بشر را تبیین کرده و در گفتار دیگر، به وضعیت عینی اثرگذاری حقوق طبیعی بـر حقـوق بشـر بـا نگـاه بـه اعلامیـۀ جهانی حقوق بشر، منشور ملل متحد و آرای حقوق بشری دیوان بین المللـی دادگسـتری توجـه نشان داده است ."