چکیده:
اسطوره قاف از بنمایههای پرکاربرد در تاریخ ادبیات فارسی و به ویژه سرودههای عرفانی است؛ بنابراین بررسی سیر تحول کارکردهای معنایی آن موجب خواهد شد تا خوانندگان آثار عرفانی به درک و دریافت روشنی از این اسطوره در حوزه عرفان دست یابند. برای گردآوری دادههای تحقیق حاضر، دو دسته از منابع، مبنای کار قرار داده شدهاست: منابع غیر عرفانی و متون عرفانی. در بخش منابع غیر عرفانی، کتابهای تاریخی-اسطورهای، لغتنامهها، فرهنگها و دانشنامههای عمومی و تخصصی و در بخش منابع عرفانی، گزیدهای از متون برجسته عرفانی دورههای مختلف تاریخ ادبیات (قرن چهارم تا چهاردهم هـ.ق) مورد نظر بوده است؛ سپس به شیوه توصیفی-تحلیلی و بر اساس نظریه «تغییرات معنایی» لئونارد بلومفیلد، به بررسی انواع کارکردهای معنایی قاف در بافت عرفانی پرداخته شدهاست. پرسش اصلی مقاله این است که آیا ویژگیهای اساطیری قاف در حوزه عرفان دستنخورده باقی مانده است یا تغییرات معنایی دیگری را نیز در گذر زمان پذیرفتهاست؟ نتایج نشان میدهد بسیاری از ویژگیهای اساطیری قاف با همان شکل اولیه به منابع عرفانی تسری یافتهاند؛ همچنین وجه معنایی قاف و کارکردهای آن در متون اولیه عرفانی، به جانب روایت های اساطیری متمایل است و هر چه به دورههای بعدی میرسیم، مفاهیم مرتبط با آن، انتزاعیتر میشود؛ یعنی قاف از شکل اسطورهای خارج میشود و هیاتی عرفانی مییابد.
خلاصه ماشینی:
"پرسش اصلی مقاله این است که آیا ویژگیهای اساطیری قاف در حوزه عرفان دستنخورده باقی مانده است یا تغییرات معنایی دیگری را نیز در گذر زمان پذیرفتهاست؟ نتایج نشان میدهد بسیاری از ویژگیهای اساطیری قاف با همان شکل اولیه به منابع عرفانی تسری یافتهاند؛ همچنین وجه معنایی قاف و کارکردهای آن در متون اولیه عرفانی، به جانب روایت های دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان، سیستان و بلوچستان، ایران shabanzadeh_m@yahoo.
با توجه به این که قاف از اسطورههای پرکاربرد در ادبیات فارسی است و با برخی اسطورههای دیگر مانند خضر، اسکندر و عنقا (سیمرغ) نیز مرتبط است، به بستر مناسبی برای مضمونآفرینی به ویژه در آثار عرفانی فارسی تبدیل شدهاست؛ بنابراین بررسی سیر تحول کارکردهای معنایی آن موجب خواهد شد تا درک و دریافت روشنی از آن برای خواننده به دست آید.
5- کارکردهای عرفانی قاف اسطوره قاف از دو طریق به حوزه عرفان وارد شدهاست: نخست این که بنمایههای اساطیری از روایات شفاهی به منابع تاریخی-اسطورهای مانند تاریخ طبری، تاریخ بلعمی، آفرینش و تاریخ، معجم البلدان و نزهه القلوب منتقل شده است؛ سپس به متون نثر عرفانی اولیه وارد شده است و از آنجا به شعر عرفانی فارسی راه یافتهاست.
این تغییرات معنایی، امری نسبیاند؛ یعنی همان طور که معانی مربوط به قاف در حوزه روایتهای اسطورهای محدود نماند و در منابع عرفانی، ظرفیتهای معنایی جدیدی را پذیرفت و به صورتهای گوناگونی آن را تأویل کردند، ممکن است در آینده نیز به روش های مختلفی به حوزههای تخصصی دیگر راه یابد و موجب خلق معانی بکر و بدیعی گردد که پیش از آن وجود نداشته اند."