خلاصه ماشینی:
"بنابراین آیا میتوان گفت اگر ارتکاب عملی که در یک زمان تخلف آمیز شناخته شده است،در جامعه فراگیر شود،آن عمل دیگر جرم نیست؟یعنی اگر قانون گریزی در وسعت تام رخ دهد آیا هنوز میتوان گفت قانونی شکسته شده است؟ چه میزان وقوع جرایم خاص و یا قانون شکنی در زمینههای معین در جامعه به عنوان«نرمال»شناخته میشود؟ اگر نظم حقوقی و ضامن عاطفی اجرای آن(تحمل مردم) انعکاس ارزشهای اصلی و زیربنای جامعه باشند،آنگاه لازم میشود که در هر جامعه و بخصوص در یک جامعه دینی چگونگی انطباق ارزشهای اجتماعی بر نظم حقوق جامعه در طی زمان شناخته شوند.
قانون گریزی و ارزشهای اجتماعی هر جامعهای در طی زمان و براساس آرمانهای خود یک قالب خیالی از مردم میسازد،که بطور مشترک و عمومی پذیرفته میشود، ولی نادیده گرفتن شناخت مردم آنچنانکه هستند موجب گسترش شکاف بین الگوی ایدهآل جامعه و واقعیت عینی شده و در نتیجه تضعیف جامعه را موجب میگردد.
گروه دانشجویان جوان به این دلیل بررسی شدند که به این سوال پاسخ دهیم که: «آیا قشر جوان دانشگاهی در الگوی رفتار حقوقی خود تفاوت اساسی با بقیه جامعه نشان میدهد؟» توجه شود که دانشجویان و به طور کلی قشر جوان در آینده بسیار نزدیک حاکم قشر جوان در آینده بسیار نزدیک حاکم بر سرنوشت جامعه خواهند بود و ضمنا انتظار میرود که این گروه تعمق و تأمل بیشتری نسبت به شرایط و ارزشهای اجتماعی داشته باشند و مهمتر آنکه از نظر قدرت تفکر و تحلیل پیچیدهتر تحلیل کنند و تأثیر عمق قانون گریزی را بر جامعه درک کنند.
به عبارت دیگر بیشتر افراد جامعه در تلاشهای خود پیرو یک مجموعه مقررات نانوشته هستند که شاید مطابق قانون رسمی هم نباشد ولی به عنوان بعضی اصول پذیرفته شده عمومی بر رفتارها حاکم است."