خلاصه ماشینی:
"متشکرم،در مورد خوانده یا متهم باید در وجوه او رشد فرهنگی و اخلاقی وجود داشته باشد که به محض ایجاد خسارت و تخلف و فراخوانی به دستگاه قضا تسلیم داوری و قضاوت دادگستری باشند و بدون استفاده از ترفندهای فریبنده و گریزگاههای دستساخت سفسطهگران و حیله گران موجبات تاخیر دادرسی و فریب قضات را فراهم نکنند و با استفاده از مزیت راستگوئی و اقرار از تخفیف و تعلیق مجازات در امور کیفری و در برخورداری از ارفاقات تقسیط و مهلت های دینپردازی در امور حقوقی از این شرایط استفاده کرده و جبران رفتار ناسالم خود را بکنند و انرژی دستگاه را با بهرهمندی از شیوههای ناسالمی که بعضی از راهنمایان آن بلدند هدر ندهند و این نهاد را با حد اقل نیروی (بهتصویرصفحهمراجعهشود) انسانی که دارد برای خود حفظ و نگهداری کنند تا روزی به درد نیازهای خودشان بخورد.
قاضی باید در اغلب امور محوله قضایی و شگرد دادرسی چه کیفری,مدنی, تجاری,خانوادگی و استخدامی و سایر امور تبحر داشته باشد تا با جابجایی او احتمال سوء استفاده از منش و قدرت و تبحر اختصاصی وی منتفی شود و این انتفاء وقتی میسر است که دانایی قضات ممتاز در گستردگی و آموزش همهجانبه به قضات شاغل,شاخصیت رسمی را از آنان بازگیرد و ضرورتا اجباری برای احاله دادرسی در موارد خاص به فرد ویژهای پیش نیاید و ظرفیت علمی دستگاه فرض عدم توفیق در دادرسی را که موجبی از بازداشت یک عدهای از دادرسی در آن مورد و ارجاع به افراد دلخواه دیگر است پیش نیاید زیرا ممکن است جستجوی افراد ویژه به جای دانش قضایی، تمهید ویژگیهای مورد خواست حاکمان اجرایی را پیش آورد و نهاد قضا را به زوال سوق دهد."