چکیده:
برخی کتیبههای سنگی در دوران آغازین قاجار به مانند دیگر دورانهای فرهنگی و تاریخی پیش از خود محل فرمانهای حکومتی در قالب احکام مذهبی و دیگر احکام بودهاند. و یک رسانه همگانی در دوران مزبور بهحساب میآمدهاند. کهنترین نمونههای یافت شده از کتیبههای سنگی را میتوان در آثار بهدست آمده از تمدن میانرودان و در دوران نخست سلسلههای کهن جستجو کرد. در ایران هم کتیبههای سنگی گنجنامه را میتوان یکی از کهنترین آثار از این دست دانست. تا پیش از ظهور عصر نو و در دوران قاجار هم این روش(کتیبهنگاری سنگی) از روشهای رایج برای ابلاغ همگانی فرامین مذهبی - حکومتی بوده است. کتیبه نویافته «بهمن میرزا» پسر «عباس میرزای قاجار» و حاکم همدان از این دست کتیبههاست که مضمون آن اعطای تخفیف مالیاتی به مردمان روستاهای «وفرجین» و «ماماشاه»(ماوشان) به دلیل اهتمام آنها در بازسازی و بازپیرایی بنای «امامزاده محسن علیه السلام» است. این مقاله به معرفی و بازخوانی این کتیبه سنگی قاجاری و شرح حال امیرزاده «بهمن میرزا» میپردازد.
خلاصه ماشینی:
کتیبه نویافته «بهمن میرزا» پسر «عباس میرزای قاجار» و حاکم همدان از این دست کتیبههاست که مضمون آن اعطای تخفیف مالیاتی به مردمان روستاهای «وفرجین» و «ماماشاه»(ماوشان) به دلیل اهتمام آنها در بازسازی و بازپیرایی بنای «امامزاده محسن علیه السلام» است.
همدان، دره ماوشان، امامزاده محسن علیه السلام، بهمن میرزا، کتیبه سنگی مقدمه همدان استانی در مرکز غرب کشور با ارتفاع حدود 1800 متر از سطح دریا و با مرکزیت شهر همدان است که توسط سه استان(کردستان، کرمانشاه و لرستان) از غرب و جنوب و سه استان دیگر(مرکزی، قزوین و زنجان) از شرق و شمال احاطه شده است.
از جمله کتیبههای نویافته در همدان کتیبه «تخفیف بهمن میرزا» حاکم قاجاری است که مضمون آن در ارتباط با تخفیف مالیات به مردمان روستای «وفرجین» و «ماماشاه»[2] در قبال خدمات مردمان این دو روستا در بازپیرایی یا مرمت بقعه امامزاده محسن علیه السلام است.
[1] ویژگیهای معماری بنا بنای امامزاده محسن علیه السلام که بر نقشه مستطیل شکل و به ابعاد 20 ( به تصویر مراجعه شود) ( به تصویر مراجعه شود) درباره بهمن میرزا «بهمن میرزا» یکی از بیست و شش پسر «عباس میرزا» نایبالسلطنه بود.
«جهانگیر میرزا» و برادرش «خسرو میرزا» از سوی قائم مقام و به وسیله «محمدحسن خان» ایشیک آقاسی باشی به سوءقصد علیه برادرشان یعنی «محمد شاه» متهم شده بودند اما پس از رفع اتهام و رسوایی قائم مقام، این دو در کنف حمایت برادرشان «بهمن میرزا» و سپاهیانش از دارالخلافه تهران به سوی اردبیل رهسپار شدند و مدتی در آنجا بودند و پس از مدتی حبس مورد لطف شاه قرار گرفته و حکمرانی تویسرکان به آنها سپرده شد و تا پایان عمر در آن دیار به سر بردند.